سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همه ی ما کم و بیش با آثار و فواید صدقه آشنا هستیم،و اکثریت این گفتار "صدقه رفع بلاست" را شنیده ایم،آیا کمی یا زیادی صدقه در اثرات آن تأثیر دارد؟حال در این نوشتار بیشتر سعی بر آن است که به یکی از سخنان علی بن ابیطالب در مورد مقدار صدقه بپردازیم،که آیا پرداخت صدقه اندک با عدم پرداخت آن یکی است؟

صدقه
بخشش کم

و قال علی علیه‌السلام : "لاَ تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِیلِ، فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ"(1) از بخشش کم حیا مکن زیرا محروم ساختن از آن هم کمتر است!

بسیارند کسانی که معتقدند باید بخشش به مقدار قابل ملاحظه باشد و اگر انسان توان آن را نداشت، ترک کند. در حالی که بخشش کم حداقل دو فایده دارد: نخست این که در بسیاری از موارد همین مقدار حل مشکلی می کند و دیگر اینکه دست رد به سینه درخواست کننده زدن، نوعی اهانت است و این کار جلوی اهانت را می گیرد. اضافه بر اینها روح سخاوت را در انسان در تمام حالات پرورش می دهد.

تعبیر به"إِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ": نوعی کنایه و تشبیه است، زیرا محروم کردن قابل مقایسه با مقدار مالی که انسان می‌بخشد نیست تا بگوییم این ازآن کمتر است. امام محروم کردن را نیز نوعی بخشش بسیار کم محسوب کرده که هر بخششی از آن بیشتر است.

در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم: "هر کار نیکی صدقه ای محسوب می شود خواه به غنی باشد یا فقیر، بنابراین صدقه را ترک نکنید  هر چند به نیمی از دانه خرما باشد و خود را از آتش دوزخ دور دارید هرچند به نیمی از یک دانه خرما باشد، زیرا خداوند متعال این صدقه کوچک را برای صاحبش پرورش می دهد، همانگونه که شما بچه اسب یا بچه شتر خود را پرورش می دهید و در روز قیامت پرورش یافته آن را به او باز می گرداند تا جایی که بزرگتر از کوه عظیمی خواهد بود."(2)  

فواید صدقه

حضرت علی (علیه السلام) فرمود: روزى را به وسیله صدقه فرود آورید!(3)

 و آن حضرت فرمود: ایمانتان را با صدقه حفظ کنید، و اموالتان را با زکات نگهدارید، و امواج بلاء را با دعا دور سازید.(4)

و آن حضرت فرمود: آن گاه که فقیر و نیازمند شدید، با خداوند بوسیله صدقه تجارت کنید.(5)

و امام ابو جعفر علیه السّلام فرمود: نیکوکارى و صدقه‏ فقر را از میان می برند، و بر عمر مى‏افزایند، و هفتاد احتمال مردن به وضع بد را از صاحبشان دفع می کنند.(6)

در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم:"هر کار نیکی صدقه ای محسوب می شود خواه به غنی باشد یا فقیر،بنابراین صدقه را ترک نکنید هرچند به نیمی از دانه خرما باشد وخود را از آتش دوزخ دور دارید هرچند به نیمی از یک دانه خرما باشد،زیرا خداوند متعال این صدقه کوچک را برای صاحبش پرورش می دهد،همانگونه که شما بچه اسب یا بچه شتر خود را پرورش می دهید ودر روز قیامت پرورش یافته آن را به او باز می گرداند تا جایی که بزرگتر از کوه عظیمی خواهد بود

و امام صادق علیه السّلام فرمود: بیمارانتان را با صدقه‏ مداوا کنید، و بلا را با دعا دفع نمائید، و نزول رزق را بوسیله صدقه‏ بطلبید، زیرا که صدقه‏ رزق را از میان دو فکّ هفتصد شیطان که همگى مانع وصول آنند رها می سازد، و هیچ چیز بر شیطان سنگین‏تر از صدقه‏ بر م?من نیست. و صدقه‏ پیش از آنکه در دست بنده واقع شود، در دست خداى تبارک و تعالى قرار می‌گیرد.(7)

 و آن امام علیه السّلام فرمود: براى شخص بیمار مستحبّ است که بدست خود صدقه‏ را به سائل بدهد، و از سائل بخواهد که در باره‏اش دعا کند.(8)

صدقه

 


داستانى شگفت از صدقه‏

مردى بنام عابد، از نیکان قوم موسى، سى سال از حضرت حق درخواست فرزند داشت ولى دعایش به اجابت نرسید. به صومعه یکى از انبیاى بنى اسرائیل رفت و گفت: اى پیامبر خدا! براى من دعا کن تا خدا فرزندى به من عطا کند، من سى سال است از خدا درخواست فرزند دارم ولى دعایم به اجابت نمى‏رسد. آن پیامبر دعا کرد و گفت: اى عابد! دعایم براى تو به اجابت رسید، به زودى فرزندى به تو عطا مى‏شود، ولى قضاى الهى بر این قرار گرفته که شب عروسى آن فرزند شب مرگ اوست!!

عابد به خانه آمد و داستان را براى همسرش گفت؛ همسرش در جواب عابد گفت: ما به سبب دعاى پیامبر از خدا فرزند خواستیم تا در کنار او در دنیا راحت بینیم، چون به حد بلوغ رسد به جاى آن راحت، ما را محنت رسد، در هر صورت باید به قضاى حق راضى بود. شوهر گفت: ما هر دو پیر و ناتوان شده‏ایم‏، چه بسا که وقت بلوغ او عمر ما به پایان رسد و ما از محنت فراق او راحت باشیم.

پس از نُه ماه پسرى نیکو منظر و زیبا طلعت به آنان عطا شد؛ براى رشد و تربیت او رنج فراوان بردند تا به حد رشد و کمال رسید؛ از پدر و مادر درخواست همسرى لایق و شایسته کرد؛ پدر و مادر نسبت به ازدواج او سستى روا مى‏داشتند، تا از دیدار او بهره بیشترى برند؛ بناچار کار به جایى رسید که لازم آمد براى او شب زفاف برپا کنند؛ شب عروسى به انتظار بودند که چه وقت سپاه قضا درآید و فرزندشان را از کنار آنان برباید؛ عروس و داماد شب را به سلامت به صبح رساندند و هم چنان به سلامت بودند تا یک هفته بر آنان گذشت، پدر و مادر شادى کنان به نزد پیامبر زمان آمدند و گفتند: با دعایت از خدا براى ما فرزندى خواستى و گفتى که شب زفاف او با شب مرگ او یکى است، اکنون یک هفته گذشته و فرزند ما در کمال سلامت است!

و امام صادق علیه السّلام فرمود: بیمارانتان را با صدقه‏ مداوا کنید، و بلا را با دعا دفع نمائید، و نزول رزق را بوسیله صدقه‏ بطلبید، زیرا که صدقه‏ رزق را از میان دو فکّ هفتصد شیطان که همگى مانع وصول آنند رها می سازد، و هیچ چیز بر شیطان سنگین‏تر از صدقه‏ بر م?من نیست. و صدقه‏ پیش از آنکه در دست بنده واقع شود، در دست خداى تبارک و تعالى قرار می گیرد

پیامبر گفت: شگفتا! آنچه من گفتم از نزد خود نگفتم، بلکه به الهام حق بود، باید دید فرزند شما چه کارى انجام داد که خداى بزرگ، قضایش را از او دفع کرد. در آن لحظه جبرئیل امین آمد و گفت: خدایت سلام مى‏رساند و مى‏گوید: به پدر و مادر آن جوان بگو: قضا همان بود که بر زبان تو راندم، ولى از آن جوان خیرى صادر شد که من حکم مرگ را از پرونده‏اش محو کردم و حکم دیگر به ثبت رساندم، و آن خیر این بود که: آن جوان در شب عروسى مشغول غذا خوردن شد، پیرى محتاج و نیازمند در خانه آمد و غذا خواست، آن جوان غذاى مخصوص خود را نزد او نهاد، آن پیر محتاج غذا را که در ذائقه‏اش خوش آمده بود، خورد و دست به جانب من برداشت و گفت: پروردگارا! بر عمرش بیفزا. من که آفریننده جهانم به برکت دعاى آن نیازمند هشتاد سال بر عمر آن جوان افزودم تا جهانیان بدانند که هیچ‏کس در معامله با من از درگاه من زیانکار برنگردد و اجر کسى به دربار من ضایع و تباه نشود .(9) 

نتیجه:

مهم اینست که انسان در انفاق خود، هر چند کم اخلاص داشته باشد. این خلوص نیت کم را بسیار و کوچک را بزرگ می‌کند.

    ببخش مال و مترس از کسی که هرچه دهی                             جزای آن به یکی ده ز دادگر یابی

پی نوشت ها:

1-نهج البلاغه،حکمت 67

2-بحار الانوار،ج71،ص410.

3- نهج البلاغه ،حکمت137.

4- نهج البلاغه ،حکمت 146.

5- نهج البلاغه ،حکمت 258.

6- من لا یحضره الفقیه ،ترجمه غفارى، على اکبر ومحمد جواد و بلاغى، ج‏2 ،ص 374.

7-همان

8-همان،ص375.

9- الستین الجامع،ص44.





برچسب ها : مقاله  , 
      

حضرت محمد

 

در زمان ولادت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و اله) این ندا از آسمان شنیده شد: «جاءالحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا(اسراء/81)» (بحارالانوار، ج 15ص274)

یک افسانه و یک حقیقت

برخی از تاریخ نویسان می گویند: هیچ یک از دایگان حاضر نشد به محمد (صلی الله علیه و اله) شیر دهد، زیرا بیشتر طالب بودند که اطفال غیر یتیم را انتخاب کنند، تا از کمکهای پدران آنها بهره مند شوند، و نوعاً از گرفتن طفل یتیم سر باز می زدند. حتی حلیمه این بار از قبول او سر باز زد ولی چون بر اثر ضعف اندام، هیچ کس طفل خود را به او نداد؛ ناچار شد که نوه ی عبدالمطلب را بپذیرد و با شوهر خود چنین گفت که: برویم همین طفل یتیم را بگیریم و با دست خالی برنگردیم، شاید لطف الهی شامل حال ما گردد. اتفاقاً حدس او صائب درآمد، از آن لحظه که آماده شد به « محمد »، آن کودک یتیم، خدمت کند؛ الطاف الهی سراسر زندگی او را فرا گرفت.

نخستین قسمت این تاریخ افسانه ای بیش نیست، زیرا عظمت خاندان بنی هاشم؛ و شخصیت مردی مانند «عبدالمطلب» که جود و احسان، نیکوکاری و دستگیری او از افتادگان، زبانزدِ خاص و عام بود، سبب می شد که نه تنها دایگان سر باز نزنند بلکه مایه ی سر و دست شکستن دایگان درباره او می گردید. از این جهت این بخش از تاریخ افسانه ای بیش نیست.

علت اینکه او را به دیگر دایگان ندادند، این بود که نوزاد قریش پستان هیچ یک از زنان شیرده را نگرفت. سرانجام، حلیمه ی سعدیه آمد پستان او را مکید. در این لحظه وجد و سرور خاندان عبدالمطلب را فرا گرفت.

عبدالمطلب رو به حلیمه کرد و گفت: از کدام قبیله ای؟ گفت: از « بنی سعد ». گفت: اسمت چیست؟ جواب داد: حلیمه. عبدالمطلب از اسم و نام قبیله او بسیار مسرور شد و گفت: آفرین آفرین، دو خوی پسندیده و دو خصلت شایسته، یکی سعادت و خوشبختی و دیگری حلم و بردباری.

عظمت خاندان بنی هاشم؛ و شخصیت مردی مانند «عبدالمطلب» که جود و احسان، نیکوکاری و دستگیری او از افتادگان، زبانزدِ خاص و عام بود، سبب می شد که نه تنها دایگان سر باز نزنند بلکه مایه ی سر و دست شکستن دایگان درباره او می گردید. از این جهت این بخش از تاریخ افسانه ای بیش نیست

ماجرای مرد یهودی

روایت شده که وقتی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) دیده به جهان گشود، مردی یهودی نزد قریشیان رفت و گفت: آیا امشب در میان شما کودکی به دنیا آمده است؟... گفتند: آری. گفت: مرا نزد او ببرید تا ببینمش. قریش همراه او حرکت کردند و نزد آمنه رفتند و به او گفتند: کودک خود را بیاور تا او را بنگریم. مرد یهودی کودک را گرفت و به او نگاه کرد و سپس با مشاهده خالی که بین شانه های کودک بود، بیهوش شد. پس از این که به هوش آمد، مردان قریشی به او گفتند: چرا بیهوش شدی؟ گفت:

مقام نبوت، تا روز قیامت از بنی اسرائیل بیرون رفت. سوگند به خدا این کودک همان پیامبری است که آن ها را به هلاکت می رساند. شادمان شوید. سوگند به خدا این مولود شکوه و عظمت شگفتی به شما می بخشد و زبانزد مردم مشرق و مغرب خواهد شد.

نامهای آسمانی

جابربن عبداللّه انصاری روایت کرده که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: من شبیه ترین مردم به حضرت آدم هستم و حضرت ابراهیم، شبیه ترین مردم به من بود. هم چنین حق تعالی نام مرا در تورات و انجیل بسیار یاد کرده و کلام خود را به من تعلیم نموده، نام مرا از نام های بزرگوار خود برگرفته است. او محمود است و مرا محمد نام نهاده. در تورات هم مرا «احید» نامید؛ زیرا به واسطه توحید و یگانه پرستی، جسدهای امت من بر آتش جهنم حرام گردیده است. در کتاب مقدس ترسایان مرا «احمد» نامید؛ زیرا من در میان آسمان محمودم و امت من حمد کنندگان اند. در زبور هم مرا «ماحی» نامید؛ زیرا به سبب من، زمین عبادت بت ها را محو می کند. در قرآن نیز مرا «محمد» نامید؛ زیرا در قیامت همه امت ها مرا ستایش خواهند کرد، چون در روز قیامت، هیچ کس جز به اذن من شفاعت نخواهد کرد.

ما باید به پیامبر اقتدا و تأسّی کنیم، نه فقط در چند رکعت نماز خواندن؛ در رفتارمان، در گفتارمان، در معاشرت و معامله مان هم باید به او اقتدا کنیم، پس باید او را بشناسیم. خدای متعال، شخصیت روحی و اخلاقی آن بزرگوار را در ظرفی تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را به دوش حمل کند»

خنده پیامبر خوبیها

انس بن مالک می گوید: من در حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بودم که یک نفر بیابان نشین آمد و عبای آن حضرت را گرفت و محکم کشید، به طوری که حاشیه آن عبا، گردن آن حضرت را خراشید. مرد عرب با گستاخی گفت: ای محمد! از مال خدا که در نزد تو هست، بر این دو شترم بارکن تا ببرم؛ چرا که این اموال نه مال توست، نه مال پدرت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اندکی سکوت کرد و سپس فرمود:

مال، مال خداست و من بنده خدا هستم. آن گاه فرمود: ای اعرابی! آسیبی که به من رساندی، به تو برسانم؟ مرد گفت: نه، زیرا تو، بدی را با بدی جواب نمی دهی. پیامبر صلی الله علیه و آله از سخن او خندید و سپس دستور داد بر یکی از شتران او جو و بر دیگری خرما بار کردند و به او دادند.

 

سیمای نبوی در کلام رهبری

رهبر معظم انقلاب اسلامی، درباره وجود گران قدر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرموده اند:

«نبیّ مکرم اسلام، جدای از خصوصیات معنوی و نورانیت و اتصال به غیب، و آن مراتب و درجاتی که امثال بنده از فهمیدن آن ها حتی قاصر هستیم، از لحاظ شخصیت انسانی و بشری، یک انسان فوق العاده، طراز اول و بی نظیر است. یک شخصیت عظیم، با ظرفیت بی نهایت و با خلق و رفتار و کردار بی نظیر، در صدر سلسله انبیا و اولیا قرار گرفته است و ما مسلمانان موظف شده ایم که به آن بزرگوار اقتدا کنیم. ما باید به پیامبر اقتدا و تأسّی کنیم، نه فقط در چند رکعت نماز خواندن؛ در رفتارمان، در گفتارمان، در معاشرت و معامله مان هم باید به او اقتدا کنیم، پس باید او را بشناسیم. خدای متعال، شخصیت روحی و اخلاقی آن بزرگوار را در ظرفی تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را به دوش حمل کند».





برچسب ها : حضرت محمد(ص)  , 
      

نور عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام 
رگ رگم پیغام احمد می دهد 
سینه ام بوی محمد می دهد 
میلاد پیامبر اکرم و امام صادق (ع) تهنیت باد 

 
 

صادق که اساس دین ازاو شد معمور / بودند ملایک پی امرش مامور 
میلاد ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و نبی اکرم نور هدایت مبارک باد 


میلاد نبی اکرم بهانه خلقت و قرآن ناطق، امام صادق علیه السلام بر شما تبریک وتهنیت باد


ای ششم پیشوای اهل ولا
خلق را رهبری به دین هدی
پای تا سر خدانمایی تو
هم ز سر تا بپای صدق و صفا
ولادت امام جعفر صادق علیه السلام و نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) مبارک


دلم به یاد تو امشب لبالب از شور است
تو کیستی که حریمت چو کعبه مشهور است؟
میلاد نبی اکرم مبارک


ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتى نیست
در نظر قدر با کمال محمد
میلاد نور مبارک


حق چو دید آن نور مطلق در حضور/ آفرید از نور او صد بحر نور
آفرینش را جز او مقصود نیست/ پاک دامن تر زاو موجود نیست
میلاد نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) و امام صادق علیه السلام گرامی باد


رسول الله تودر خلوتِ وحدت خلیلی
بعدِ ذاتِ واحدِ مطلق به هستی بی‌بدیلی
بر گزینِ دست یزدان از میان نخبگانی
پیش هر صاحب نظر در صورت و معنا جمیلی
منبع اندیشة رود خروشان حیاتی
شهر علمی، کوهِ حلمی، قُلزم عقل عقیلی


ای چراغ دانشت گیتی فروز   ***   تا قیامت پیشتاز علم روز
آفرینش را کتاب ناطقی   ***   اهل بینش را امامِ صادقی
ولادت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک





برچسب ها : پیامک  , 
      

در وفیات و موالید اهل بیت علیهم السلام تنها به بعضی از زوایای زندگی آن بزرگواران توجه می شود که اکتفا به آن موارد شایسته نیست. به طور مثال سال ولادت و شهادت ، نام مادر ، سن ، محل تولد و شهادت ، مدت امامت ، کیفیت شهادت که همه این موارد علی رغم اهمیتی که دارند نقطه اصلی و محوری زندگانی اهل بیت علیهم السلام نیستند تا ما تمام توجه خود را به این موارد منحصر نماییم. بلکه آنچه نقطه اصلی و محوری را تشکیل می دهد میراث گرانبهای علمی و عملی است که آن بزرگواران برای ما به ارمغان آورده اند.

بررسی سیره عملی آنان در تعامل با خانواده ، اطرافیان ، همسایگان ، دوستان ، دشمنان و به طور کلی جامعه و حتی نحوه برخورد آنان با طبیعت و محیط زیست و نحوه رفتارشان با حیوانات و اموری از این قبیل و از همه این ها بالاتر تعالیم فقهی و اخلاقیشان و بالاتر از این ، تعالیم توحیدی و معرفتی آنان و بالاتر از این توسل و توجه قلبی به مقام منیع و شامخ این آسمانیان ، همه اموری هستند که ما شیعیان به جدّ باید به دنبال آن باشیم و خود را از این انوار الهی محروم نسازیم !

ایام میلاد با سعادت امام صادق علیه السلام که رئیس مذهبند، تقارن پیدا نموده با میلاد نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله که خالی از اسرار نیست و از آن می توان به تقارن نیرین تعبیر نمود.

این تقارن میمون و مبارک فرصت مناسبی است تا به تأمل در مورد بعضی از امور پرداخته شود چه این که بدرستی این ایام به ایام وحدت نیز موسوم است ، امری که حیاتی ترین احتیاج امت اسلامی را در روزهایی که در آن به سر می بریم را تشکیل می دهد.

ادامه مطلب...


      

معنای صلوات و فرق آن با سلام

صلوات

 

مهمترین آیه ای که ما را به صلوات بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رهنمون می سازد همان آیه مشهور سوره احزاب است که می فرماید:

إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً (56) در این آیه به کسانی که ایمان آورده اند دو دستور داده شده که یکی « صَلُّوا » است و دیگری « سَلِّمُوا»در این نوشته برآنیم تا معنای این دو واژه را با تکیه بر معتبرترین فرهنگ های لغت و تفاسیر مطرح بیان کنیم تا وقتی این آیه شریفه را می خوانیم و یا می شنویم بدانیم که خداوند متعال از ما چه خواسته است و تکلیف ما چیست.

  ادامه مطلب...


      

سامره امشب تماشایی شده
جنت گل هـای زهرایی شده
لحظه لحظه، دسته دسته از فلک
همچو باران از سمـا بارد ملک
می زنند از شوق دائم بال و پر
در حضـور حجت ثانـی عشر
ملک هستی در یم شادی گم است
بعثت است این، یا غدیر دوم است
یوسف زهرا بـه دست داورش
می نهد تاج امـامت بـر سرش
عید «جاء الحـق» مبارک بر همه
خاصـه بـر سـادات آل فاطمه
عید آدم عیـد خاتم آمده
عید مظلومـان عالم آمده
عید قسط و عید عدل و دادهاست
لحظه هـایش را مبـارک بادهاست
عیـد قرآن، عید عترت، عید دین
عیــد زهـرا و امیــرالمؤمنین 
عیــد یــاران فداکار علی است
عید محسن، اولین یار علی است
عیــد فتـحِ «میثـم تمار»هاست
عید عمرو مالک و عمارهاست
عید مشتاقان سرمست حسین
عید ذبح کوچک دست حسین
عید باغ یاسمن های کبود
عید شادیِ بدن های کبود
عید سردار رشیـد علقمه
عید سقـای شهیـد علقمه
عید ثـارالله و هفتـاد و دو تن
عید سربازان بی غسل و کفن
عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه گوش
می برد از دل شکیب کعبه را
می کشد اول خطیب کعبه را
روی او آیینه روی خــداست
پشت او محکم به نیروی خداست
پیش رو خوبان عالم، لشکرش
پشت سر دست دعای مادرش
بـر سـرش عمـامه پیغمبر است
ذوالفقارش ذوالفقار حیدر است
پرچمش پیراهـن خـون خداست
نقش آن رخسار گلگون خداست
رشته هایش از رگ دل پاک تر
از گل پرپر شده صـدچاک تر
حنجـر او نینـوای زینبین
نعر? او «یا لثارات الحسین»
اشک چشمش خون هفتاد و دو تن
چهره: تصویـر حسین است و حسن
خیمـه اش آغـوش حی دادگر
مقدمش چشمِ قضا، دوش قدر
عدل از نـور جمـالش منجلی
پــایتختش کوفـه مـانند علی
آسمـان پروانـه ای دور سرش
خلق پندارند خود را در برش
آسمان چـون حلقه در انگشت او
ملک امکان قبضه ای در مشت او
فـرش راه لشکـرش بــال ملک
جــای سم مـرکبش دوش فلک
مکـه را بستانـد از نـا اهل هــا
بشکند پیشانـی از بوجهل هــا
شیعه گردد حکمران در آب و گل
کــوری این بازهـای کــور دل
عیــد موسا و عصا و اژدهاست
عید مرگ فرق? باب و بهاست
ای امـام عصـر عاشورائیـان
ای امیــد آخـر زهرائیــان
ای به عهد مهدویت مهـد مـا
ای نفس هایت دعای عهد ما
عمر ما بی تو بـه سـر آمـد بسی
ای پنـاه شیعـه تـا کی بیکسی
تـو بـه ما بینایی و ما از تو کور
تو به ما نزدیکی و ما از تو دور
ای ز چشـم مـا به ما نزدیک تر
تـا دل دشمـن شـود تاریک تر
چند میثم با تو نزدیک از تو دور؟
سیـدی مـولایی عجـل لظهـور
***استاد حاج غلامرضا سازگار***





برچسب ها : اشعار  , 
      

سالروز آغاز ولایت و امامت وزعامت آخرین سحاب رحمت و یگانه ذریه ذخیره دودمان آل طاها،
[تصویر:  artifice_039.gif]
حضرت مهـدی مـوعـود (عج) بر منتظران و چشم انتظــاران ظهــور تبریک و تهنیت باد.


[تصویر:  artifice_039.gif]
مهدیا!


جانها، شورانگیز از یاد دلربای توست. شقایق های شادی بشر، در شبستان شیدایی تو می کاود


و شایسته ترین بندگان خدا، شب ها و روزها، شرط تداوم حیات خویش را در آویختن به شاخه طوبای

محبت تو می دانند.


[تصویر:  artifice_039.gif]
یارا!


دلها به یاد تو می تپد و روشنی نگاه منتظران به افق خورشید ظهور توست ... ای برترین افق برای


پرواز پرندگان آرزو، ای تجلی آبی ترین آسمان امید، ای منتهای برترین خیال هستی، ای آرمان همه

چشم انتظاران، دنیا نیازمند ظهور توست، و قلب انسانها به شوق زیارت روی دلربای تو می تپد.


ای قلب عالم امکان، بیا و گـَرد گامهایت را توتیای چشمانمان قرار ده. بیا که نوای دل انگیز توحیدت را با

گوش جان شنواییم.


[تصویر:  artifice_039.gif]
مولا جان بیا! ...





برچسب ها : پیامک  , 
      

سلام دوستان آغاز امامت اربابم
امام مهدی عج
را به مادر مظلومه اش
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
تبریک و تهنیت عرض می کنم.

گل نــرگس، گل سـرخ حیــدری به خدا تو از همه دل می بری
من که از دیدن تو سیر نمیشم اگه یـک نگام کنی پیر نمیشم
[تصویر:  Narges-small.jpg]





برچسب ها : پیامک  , 
      
<      1   2      


پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام وب قشنگی داری خوشحال شدم که پیامت را دیدم