سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

خرم دلی که منبع انهار کوثر است

                           کوثر کجا زدیده پر اشک بهتر است

نام حسین و کرببلا هر دو دلرباست

                        نام علی اکبر از آن دلرباتر است

رفتم به کربلا به سر قبر هر شهید

                                  دیدم که تربت شهدا مشک و عنبر است

           هر یک شهید مرقدشان چهار گوشه داشت

                                             شش گوشه یک ضریح در آن هفت کشور است

 پرسیدم از کسی سببش را بگریه گفت

                              پایین پای قبر حسین قبر اکبر است

پایین پای علی اکبر جوان    

                                     هفتاد و یک شهید چو خورشید انور است

بر سمت راست مرقد یک پیر جلوه کرد

                                 در گوشه رواق که نزدیکی در است

پرسیدم از مخادم آن کاین مزار کیست ؟

                                     گفتا حبیب نور دو چشم مظاهر است

در جنب نهر علقمه دیدم یکی شهید

                                    گفتم چرا جدا ز شهیدان دیگر است؟

گفتا خموش باش که عباس نامدار

                                  منظور او ادب به جناب برادر است

رفتم به خیمه گاه شنیدم بگوش دل

                                    آنجا فغان زینب و کلثوم اطهر است

رفتم به سوی خیمه بیمار کربلا

                              دیدم که با دو صد غم و محنت برابر است

وارد شدم به حجله داماد کربلا

                              دیدم عروس قاسم دستش زخون تر است

رفتم ز کربلا به سر تربت علی

                                دیدم که بارگاه علی عرش اکبر است

وارد شدم به صحن و سرایش به صد امید

                                   دیدم که چلچراغ علی سرو کوثر است

برگشتم از رواق شدم وارد حرم

                                  دیدم که چشم نوح نبی جای حیدر است

پر نور چشم نوح نبی از علی بود

                                  این نکته هم ز کاتب از خاک کمتر است

شاها تویی که (ناصر دین) باد چاکرت

                                  منظور او به اذن جناب مطهر است

(ناصر) چو بر نجف برسید و بگریه گفت

                                هر صبح و شام چشم امیدش بدین در است




      

در دهه محرم هر کسی با توجه به سن و سال و قشری که به آن تعلق دارد سعی می‌کند، ارادت خود را به آقا نشان دهد و در این میان جوانان همواره بدعت گزار روش‌های نویی در عزاداری هستند.


 

محرم

 

چند روزی است که قدم به هر کوی و برزن که می‌گذاری، پارچه‌های سیاه عزای امام حسین )ع) که بر دیوارها نقش بسته‌اند تو را به یاد بزرگ‌مردی می‌اندازند که برای مبارزه با ظلم در مقابل فوج دشمنان ایستاد و نام خود را بر صحیفه تاریخ تا ابد ماندگار کرد. نزدیک محرم که می‌شود شهرها و ساکنانشان با همه توان و عشق خود به پیشواز عزاداری حسینی می‌روند که آرزوی همه ایرانی‌ها زیارت مزارش است.

بوی محرم

نزدیک محرم که می‌شود، هیئتی‌های محله از  جوانان و نوجوانان گرفته تا میان سالان دست به دست هم می‌دهند که بار دیگر هیئتی که هر ساله هزاران نفر در ازای حضور در آن به حاجات دلشان می‌رسند را برپا کنند. یکی داربست‌ها را به هم جوش می‌دهد و دیگری پرده‌ها را نصب می‌کند و آن یکی به دنبال بر افراشتن پرچم‌ها است.

ناصر خسرو و گرمی بازار خرید و فروش طبل و سنج و زنجیر

اگر در هفته‌های اخیر مسیر میدان توپخانه را با ون های خطی به بازار بزرگ تهران طی کرده باشید ، حتماً با تجمع افرادی را دیده‌اید که برای خرید ادوات هیئت عزاداری امام حسین (ع) به مغازه‌های خیابان ناصرخسرو آمده‌اند. مردمی که از هفته‌های پیش از آغاز ماه محرم برای خرید و کرایه سنج و طبل و زنجیر و پرده‌های عزاداری هیئاتشان به این خیابان می‌آید تا کار هیئت را برای دقیقه 90 نگذارند.

یکی از ارکان همیشگی محرم و سایر مراسم‌های عزا و اعیاد مذهبی ما، ایستگاه‌های صلواتی هستند که در این ایام در خیابان‌ها برقرار می‌شوند. با شروع ماه محرم در اکثر معابر عمومی شهری، مکان‌هایی تحت عنوان ایستگاه‌های صلواتی با داربست و پارچه سیاه و میزهای بزرگ بر پا می‌شوند تا در شب‌های ماه محرم با چای و خرما و شیرینی و شیر پذیرای مهمانان ابا عبدالله الحسین (ع) باشند

ایستگاه‌های صلواتی؛ پای ثابت محرم

یکی از ارکان همیشگی محرم و سایر مراسم‌های عزا و اعیاد مذهبی ما، ایستگاه‌های صلواتی هستند که در این ایام در خیابان‌ها برقرار می‌شوند. با شروع ماه محرم در اکثر معابر عمومی شهری، مکان‌هایی تحت عنوان ایستگاه‌های صلواتی با داربست و پارچه سیاه و میزهای بزرگ بر پا می‌شوند تا در شب‌های ماه محرم با چای و خرما و شیرینی و شیر پذیرای مهمانان ابا عبدالله الحسین (ع) باشند. کسانی هم که هر سال نذر حضور در این ایستگاه‌ها و خدمت رسانی به عزاداران امام حسین را دارند پیش از شروع دهه محرم برنامه ریزی‌هایشان را انجام می‌دهند تا بتوانند دین خود را به سالار شهیدان ادا کنند.

محرم

 

نقاشی و گل آلود کردن خودرو

در دهه محرم هر کسی با توجه به سن و سال و قشری که به آن تعلق دارد سعی می‌کند، ارادت خود را به آقا نشان دهد و در این میان جوانان همواره بدعت گزار روش‌های نویی در عزاداری هستند.

 در این میان چند سالی است که پیش از آغاز ماه محرم جوانان خودرو های خود را به دست نقاش می‌سپارند تا نقوشی از واقعه کربلا و نام نامی امام حسین (ع) و یاران دلاورش را بر شیشه‌ی اتومبیلشان طراحی کنند تا از این طریق بتوانند احساس خود را نسبت به رشادت‌های امام حسین و یارانش در واقعه کربلا نشان دهند.

صدای نوحه

یکی از م?لفه های دیگری که ماه محرم را از سایر ماه‌های سال متمایز می‌کند، صدای نوحه‌هایی است که روزها پیش از شروع این ماه از دستگاه‌های پخش خودروی های شهری به گوش می‌رسد. جوانانی که پیش از آغاز محرم سی دی‌های موجود در  خودروها را تغییر می‌دهند و دیگر جز نوای مداحی امام حسین صدای دیگری از دستگاه خودروشان بلند نمی‌شود.

: در این طرح‌ها که با حضور مأموران پلیس در دهه اول محرم به اجرا در می‌آید عبور و مرور شهروندان و دسته‌های عزاداری تسهیل می‌شود. خوشبختانه هیچ‌گونه محدودیت ترافیکی نداریم و با همکاری هیئت‌های مذهبی، تردد دسته‌های عزاداری بدون مشکل انجام می‌شود

بودن یا نبودن علامت؛ مسئله این است

ممنوعیت علامت کشی در هیئت‌های مذهبی، ماجرایی است که سال‌های سال در اخبار پیش از شروع محرم به گوش می‌رسد اما در پایان ما باز هم با دسته جاتی روبرو می‌شویم که علامت کشی می‌کنند. مدت‌ها است که برخی بر این اعتقادند که علامت کشی روشی شده است که برخی با توسل بر آن قصد خودنمایی و عرض اندام دارند و به همین دلیل هم هست که مخالفت‌های بسیاری با این روند وجود دارد. در روزهای باقی مانده به محرم امسال تا به امروز کسی در خصوص علامت کشی  سخنی به میان نیاورده و احتمالاً امسال رویه سال‌های پیش ادامه خواهد یافت.

محرم

 

هر سال محرم بیانیه‌های مختلفی از سوی نیروی انتظامی و پلیس راهنمایی و رانندگی را هم به دنبال دارد. مانند ممنوعیت استفاده تمثال و رنگ کردن خودرو و صدا بالای نوحه و علامت کشی و این مسائل.

پلیس برای ماه محرم امسال هم تمهیداتی در نظر گرفته است و بر اساس این رئیس پلیس راهور تهران اعلام کرده است: پلیس برنامه‌های ویژه‌ای برای ماه محرم به ویژه دهه اول در پایتخت در نظر گرفته است تا هیئت‌های مذهبی و شهروندان بتوانند عزاداری کنند و از اجر معنوی برخوردار شوند.

 سردار حسین رحیمی ادامه داده است که: در این طرح‌ها که با حضور مأموران پلیس در دهه اول محرم به اجرا در می‌آید عبور و مرور شهروندان و دسته‌های عزاداری تسهیل می‌شود. خوشبختانه هیچ‌گونه محدودیت ترافیکی نداریم و با همکاری هیئت‌های مذهبی، تردد دسته‌های عزاداری بدون مشکل انجام می‌شود. رئیس پلیس پایتخت از نظارت پلیس بر نصب داربست‌ها در سطح شهر خبر داد و تاکید کرده: اطلاعات لازم به مدیران هیئت‌ها داده شده است تا داربست‌ها را در مناطقی که موجب ایجاد  مشکل در ترافیک می‌شود، نصب نکنند. ضمن اینکه تذکرات لازم برای نصب داربست‌های ویژه بنر داده شده است.

در این میان مسئولان باید برخورد ملاطفت آمیز تر با جوانان داشته باشند و در مقابل روش‌های جدید که جوانان در ابراز ارادت به امام حسین (ع) در نظر می‌گیرند مانند رنگ کردن خودرو و پخش صدای نوحه از اتومبیل  و ...موضع گیری نکنند تا تمام اقشار بتوانند از برکات معنوی این روزها بهره مند شوند.

حـتی خـدا مـیان حسـینیهء غمـش

سوگند خورده است به ماه محرمش

شبهای قدر محترم و با فضیلت اند

امّـا نمی رسند به شبهای مـاتمش

امروز نه، غروب همان سال شصت و یک

مـا را گـره زدنـد به نخـهای پـرچمش

این دستمال گـریه پر از نـور می شود

وقتی به دست روضـهء خورشید می دمش

چشمی که از برای تو گریان نمی شود

باید حـواله داد به دست جـهنمش




      

مسلم بن عقیل

 

روح بزرگ انسانهاى خود ساخته و پاک به دیگران هم، پاکى و ایمان مى‏آموزد. صداقت و فداکارى ایثارگران در راه خدا الهام بخش تعهد و فداکارى است. حماسه‏هاى جهاد و شهادت مردان بزرگ اسلام، مجاهد ساز و شهید پرور است. عظمت انسانى چهره‏هاى پرفروغ تاریخ خونبار ما اسوه همه کسانى است که در زندگى به هدفهایى والاتر از خوردن و خوابیدن اعتقاد دارند و ارزشهاى متعالى را مى‏جویند. انسانهاى نمونه از نظر ایمان، اخلاق، شهامت، جوانمردى و استقامت، همیشه زینت تاریخ بوده و هستند.


 

«مسلم بن عقیل‏» یکى از این چهره‏هاست. شنیدن نام این انسان والا و سرباز فداکار راه حق، یاد آور همه خوبیها، رشادتها و جوانمردیهاست;

حماسه مسلم‏بن عقیل در کوفه، پیش درآمدى بر نهضت عظیم عاشورا بود; و خود مسلم، پیشاهنگ نهضت‏سیدالشهدا علیه‏السلام و سفیر انقلاب کربلا و پیشمرگ حماسه تاریخ‏ساز و جاویدان عاشورا بود.

 

چهره ای تابناک بر جبین خاندان ابوطالب

در میان جوانان برومند «بنى‏هاشم‏» مسلم، فرزند عقیل یکى از چهره‏هاى تابناک و شخصیت هاى بارز، به شمار مى‏رفت. «عقیل‏» برادر حضرت على علیه السلام و دومین فرزند ابوطالب بود. در ترسیم زیر رابطه نسبى مسلم، آشکارتر است:

ابوطالب: - طالب - عقیل - مسلم - جعفر - على - حسین بن على .

مسلم‏بن عقیل، برادرزاده امیرالم?منین علیه السلام و پسر عموى حسین ‏بن على علیه السلام بود. دودمانى که مسلم در آن رشد یافت، دودمان علم و فضیلت و شرف بود و خاندانى که شخصیت انسانى و اسلامى مسلم در آن شکل گرفت، بهترین زمینه را براى تربیت و تکامل معنوى و حماسى مسلم فراهم کرد.

شناسنامه مسلم را، پیش از آن که از نیاکان و سرزمین وقبیله جستجو کنیم، باید در فکر، عمل و زندگانى‏اش بیابیم; این بهترین معرف مسلم است

از آغاز کودکى، در میان جوانان بنى‏هاشم بخصوص در کنار امام حسن و امام حسین علیهما السلام بزرگ شد و کمالات اخلاقى و بنیان ولایت و درس هاى حماسه و ایثار و شجاعت را بخوبى فرا گرفت. اجداد مسلم کسانى، چون «ابوطالب‏» و «فاطمه بنت اسد» بودند که در فرزندان خویش، شجاعت و ایمان و دلاورى را به ارث مى‏گذاشتند و مسلم، شاخه‏اى پربار از این اصل و تبار بود; و بنا به اصل وراثت،خصلتهاى برجسته را از نیاکان خود به ارث برده بود. (اشاره است‏ به سخن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در فتح مکه سال 8 هجرى که فرمودند: «اگر همه مردم از نسل ابوطالب بودند، همه شجاع مى‏بودند.»)

مسلم در زمان حضرت امیر علیه السلام نوجوانى رشید و پاک بود که به افتخار دامادى آن حضرت نایل شد و با یکى از دختران امام به نام «رقیه‏» ازدواج کرد. این وصلت‏بر میزان فضیلت هاى مسلم افزود و او را بیشتر در محور «حق‏» و در خدمت نظام الهى آن حضرت در دوران خلافتش قرار داد.

شناسنامه مسلم را، پیش از آن که از نیاکان و سرزمین وقبیله جستجو کنیم، باید در فکر، عمل و زندگانى‏اش بیابیم; این بهترین معرف مسلم است.

مسلم، در دوران خلافت امام على علیه السلام در خدمت آن حضرت، مدافع حق بود و پس‏ از شهادت آن امام، هرگز از حق که در خاندان او و امامت ‏دو فرزندش، حسنین علیهما السلام تجسم پیدا کرده بود جدا نشد و عاقبت هم، جان پاکش را بر این آستان فدا کرد.

دودمانى که مسلم در آن رشد یافت، دودمان علم و فضیلت و شرف بود و خاندانى که شخصیت انسانى و اسلامى مسلم در آن شکل گرفت، بهترین زمینه را براى تربیت و تکامل معنوى و حماسى مسلم فراهم کرد

شجاعت و شهامت

علامه مجلسی در مورد شجاعت مسلم بن عقیل می نویسد: مسلم بن عقیل در میان هم سن و سالان خویش به شجاعت و سخاوت مشهور و به کثرت دانش و خرد شناخته شده بود.

 

مسلم از دیدگاه پیامبر اکرم

شیخ صدوق در کتاب امالی از ابن عباس روایت می کند که علی بن ابی طالب علیه السلام به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد: آیا شما عقیل را دوست داری؟! فرمودند: آری ، من عقیل را از دو جهت دوست دارم؛

اول: عقیل را برای وجود خودش دوست می دارم.

دوم: به جهت این که ابوطالب او را دوست داشت، دوستش می دارم. فرزند همین عقیل در راه دوستی فرزند تو فدا می شود و چشمان م?منین برای او گریان خواهد شد و ملائکه بر او درود می فرستند.

آنـگـاه رسـول خـدا صلی الله علیه و آله گـریـسـت به طورى که اشک بر سینه مبارکشان جارى شـد؛ و سـپـس فـرمودند: خدایا، از آنچه پس از من بر سر خاندانم مى آید به تو شکایت مى کنم.





      

عزاداری

 

 

اما چند در صد ما سعی می کنیم در این ماه کمی به خودمان برسیم، ببینیم از امام حسین علیه السلام سوای از خطابه ها و روضه ها چه می دانیم، چقدر از ابعاد شخصیتی ایشان اطلاع کسب کرده ایم، یا وقتی داریم با شدّت و حدت  تمام بر سر و سینه خود می زنیم و فریاد می زنیم "حسین،حسین" اصلا می دانیم این حسین کیست؟

ما همین قدر می دانیم که ایشان برای دفاع از دین خدا قیام کردند و کشته شدند، ما از ایشان یک قهرمان حماسی ساخته ایم و بس.

از محرم و رسالت خودمان چه می دانیم بارها محرم ها آمدند و رفتند و چه بسا به بسیاری از ما خیلی هم خوش گذشت هیئت ها رفتیم و گریه ها کردیم و نذری ها خوردیم و ...دیگر چه کردیم؟

چند بار آمدیم درس بگیریم؟ چند بار آمدیم حسینی شویم؟ چند بار انقلاب کردیم در میدان وجود خودمان روبه روی هوس هایمان ایستاده ایم و به خاکش زدیم؟

ما از محرم یک تفریح در ذهن خود ساخته ایم و بسیاری از ما لحظه شماری می کنیم تا عاشورا و تاسوعایی بیاید و مسافرتی برویم و حال و هوایی عوض کنیم.

اشک ریختنی برای ما مغفرت می آورد که از روی شناخت باشد، ما باید به کتب تاریخی و روایی سر بزنیم سیره حضرت و یارانشان را بشناسیم، و به چند سخنرانی و مداحی دلخوش نکنیم و گمان کنیم که امام حسین علیه السلام را شناخته ایم

این هاست آنچه ما از محرم و کربلا و عزاداری در ذهن خودمان ساخته ایم، بعضی از ما به آرایش سر و صورتمان می پردازیم تا به هیئت رفته و دلبری کنیم، جوانانی را می بینم که بدون هیچ رابطه محرمیتی دست در دستان هم در هیئت ها رفت و آمد می کنند و خود را عزادار ابا عبدالله علیه السلام می دانند!

گاه دیده می شود در بعضی از هیئت ها در قسمت بانوان گروه گروه نشسته اند و به توصیف لباس و جواهرات همدیگر مشغولند و گاه بلند بلند می خندند.

اما ای کاش ما کمی با خودمان خلوت می کردیم و کلاهمان را قاضی می کردیم ببینیم این است مسلمانی ما؟ این است پاسخ به آن جانفشانی ها و حماسه هایی که تا ابد نوع بشر، انسانیّت خود را وام دار آن می دانند؟!

 

چرا اینگونه ایم؟

البته ما برای نشان دادن چنین رفتاری حق داریم، ما چه می دانیم "حسین" کیست که عزادارش شویم، ما چه می دانیم "زینب" که بود که جگرمان از یادآوری غمش بسوزد.

ما چه می دانیم "محرم" چیست که مراعاتش را بکنیم، خب وقتی این ها را نمی دانیم چه انتظاری از خودمان داشته باشیم؟ همین یک قطره اشک به اندازه یک بال مگس را به هر زحمتی هست می ریزیم و خوشحال و سرمست از اینکه آمریزیده شده ایم به روال زندگیمان ادامه می دهیم.

عاشورا

 

اما عزیزان!

 

"محرم" فرصتی است که اگر قدرش را ندانیم و معرفت به وقایعش را پیدا نکنیم عمر بر باد داده و عمری را به بیراهه سپری خواهیم کرد.

ما باید به پیروی از پیشوایان دینمان، امامان عزیزمان، محرم را به گونه ای دیگر سپری کنیم. باید همدرد آن ها باشیم و غمشان را بخوریم که آن ها داغدار نشدند و آسیب ندیدند مگر به خاطر من و شما و امثال ما، آیا شایسته نیست که به پاس این همه گذشت، ما نیز لحظه ای کوتاه از خود غافل شویم و به عظمت ایشان چشم بدوزیم شاید بزرگی را آموختیم.

برای شناخت بهتر ماه محرم و قیام با عظمت امام حسین علیه السلام ما باید تشنه باشیم باید مطالعه کنیم، کتاب بخوانیم و پژوهش کنیم. یکی از اساتید بزرگ می فرمود: اگر شما می خواهید واقعا دم از "حسین" بزنید و او را بشناسید، با خود عهد کنید که هر سال محرم یک کتاب در مورد ایشان بخوانید.

واقعا اطلاعات ما از ابعاد واقعه عظیم کربلا و مقام امامت امام حسین علیه السلام خیلی ناچیز است، اشک ریختنی برای ما مغفرت می آورد که از روی شناخت باشد، ما باید به کتب تاریخی و روایی سر بزنیم سیره حضرت و یارانشان را بشناسیم، و به چند سخنرانی و مداحی دلخوش نکنیم و گمان کنیم که امام حسین علیه السلام را شناخته ایم.

کسى که در حضورش یاد مصیبت ما بشود، و در چشمش گرچه به اندازه بال مگس، اشک جمع شود، خداوند گناهانش را هر چند مانند کف دریا باشد، بیامرزد

ماه محرّم در روایات

1- امام باقر علیه السّلام فرمود: امام سجاد علیه السّلام همواره مى‏فرمود:« هر م?منى که از چشمانش به خاطر مصیبت قتل حسین علیه السّلام اشک جارى شود تا به گونه‏اش برسد، خداوند او را در غرفه‏هایى از بهشت به مدّت بسیار طولانى سکونت دهد، و هر م?منى که به خاطر مصائبى که از ناحیه دشمن در دنیا به ما رسیده، بگرید و اشکش در صورتش جارى شود، خداوند او را در خانه صدقش ساکن نماید، و هر م?منى که در راه ما آزار ببیند، خداوند آن آزار را از او برهاند، و آبرویش را نگه دارد، و او را در قیامت از عذاب آتش، ایمن گرداند.»

2- امام صادق علیه السّلام فرمود: «من ذکرنا عنده ففاضت عیناه و لو مثل جناح الذّباب غفر اللَّه له ذنوبه و لو کان مثل زبد البحر»؛ کسى که در حضورش یاد مصیبت ما بشود، و در چشمش گرچه به اندازه بال مگس، اشک جمع شود، خداوند گناهانش را هر چند مانند کف دریا باشد، بیامرزد. (غم نامه کربلا / ترجمه االهوف على قتلى الطفوف، ص: 36)

3- حسن بن على بن فضال از حضرت رضا (علیه السلام) روایت کرده که آن جناب فرمود: هر کس در روز عاشورا کارهاى خود را ترک کند و شغل خود را واگذارد حق تعالى حاجت هاى دنیا و آخرت او را برآورد و کسى که روز عاشورا روز مصیبت و حزن و گریه او باشد حق تعالى روز قیامت را روز فرح و سرور او گرداند و در باغ هاى بهشت چشم او بوجود ما روشن شود و هر کس روز عاشورا را روز برکت نامد و در آن روز چیزى در منزل خود ذخیره کند آن ذخیره از براى او مبارک نباشد و حق تعالى در روز قیامت او را با یزید و عبیداللَّه بن زیاد و عمر بن سعد در اسفل درکات جهنم محشور گرداند. (عیون أخبار الرضا علیه السلام / ترجمه آقا نجفى  ج‏1 225)


ماه محرم که می آید صحبت از امام حسین علیه السلام از هر گوشه و کناری به گوش می رسد، بسیاری از ما از قبل از ماه محرم سعی می کنیم برنامه خود را تنظیم کنیم که دهه اول آن را در کدام حسینیه یا هیئت بگذرانیم، و برنامه مداحان مختلف را چک می کنیم تا ببینم کجا به روضه خوانی می روند ما هم برویم.





      

محرم الحرام

 

پیش از اسلام، عرب جنگ در ماه محرم را حرام می دانست و ترک مخاصمه می کرد؛ لذا از آن زمان این ماه بدین اسم نامگذاری شد.(1) و روز اول محرم را اول سال قمری قرار دادند.(2) در توضیح این که چرا ماه های دیگر که جنگ در آنها حرام است، محرم نامیده نمی شود می توان گفت: چون ترک جنگ از این ماه شروع می شد به آن محرم گفتند.


 

این ماه در مکتب تشیع یادآور نهضت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) و حماسه جاودان کربلاست.

این ماه، یادآور دلاورمردی های یاران با وفای اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، فداکاری های زینب کبری(سلام الله علیها)، حضرت سجاد(علیه السلام)، و همه اسرای کاروان امام حسین(علیه السلام)، است. این ماه، یادآور خطبه ها و شعارهای آگاهی بخش سالار شهیدان، نطق آتشین حضرت زینب(سلام الله علیها) و خطابه غرّای زین العابدین(علیه السلام)، است.

این ماه، یادآور استقامت حبیب بن مظاهر و شهادت عون و جعفر است.

آری این ماه، ماه پیروزی حق بر باطل است.

 

محرم از منظر معصوم

شیعیان از امام رضا(علیه السلام)، چنین نقل شده است: «وقتی محرم فرا می رسید، پدرم خندان دیده نمی شد، حزن و اندوه تا پایان دهه اول بر او غالب بود و روز عاشورا، روز حزن و مصیبت و گریه ایشان بود.»(3)

همچنین حضرت امام رضا(علیه السلام) درباره عاشورا می فرماید: «کسی که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد، خداوند قیامت را روز شادمانی و سرور او قرار خواهد داد.»(4)

 

اعمال شب اول ماه محرم

نماز: این شب چند نماز دارد که یکی از آنها به شرح ذیل است:

دو رکعت، که در هر رکعت بعد از حمد یازده مرتبه سوره توحید خوانده شود.

روزه گرفتن در روز عاشورا کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود

در فضیلت این نماز چنین آمده است:

«خواندن این نماز و روزه داشتن روزش موجب امنیّت است و کسی که این عمل را انجام دهد، گویا تمام سال بر کار نیک مداومت داشته است.»(5)

احیای این شب.(6)

نیایش و دعا.(7)

 

اعمال روز اول محرم

اول محرم هر سال اولین روز سال قمری است. از امام محمدباقر(علیه السلام) روایت شده است: «آن کس که این روز را روزه بدارد، خداوند دعایش را اجابت می کند، همانگونه که دعای زکریا(علیه السلام) را اجابت کرد.»(8)

دو رکعت نماز خوانده شود و پس از آن سه بار دعای زیر قرائت گردد:

«اللّهم انت الاله القدیم و هذه سنةٌ جدیدةٌ فاسئلک فیها العصمة من الشیطان و القوَّة علی هذه النّفس الامّارة بالسُّوء»(9)؛ بارالها! تو خدای قدیم و جاودانی و این سال، سال نو است، از تو می خواهم که مرا در این سال از شیطان حفظ کنی و بر نفس اماره (راهنمایی کننده) به بدی پیروز سازی.

عزاداری

 


روز دوم محرم

در چنین روزی کاروان امام حسین(علیه السلام) در سال 61 ه.ق وارد سرزمین کربلا شد و با ممانعت لشکر حرّ مجبور به توقّف در آنجا گردید.(10)

 

روز سوم محرم

از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «هر کس در این روز روزه بگیرد، خداوند دعایش را اجابت کند.»(11) در آن روز سپاه عمر بن سعد وارد کربلا شد.

 

روز چهارم محرم

بی نتیجه بودن مذاکره حضرت سیدالشهداء(علیه السلام)، با عمر بن سعد برای وادار کردن لشکر وی به ترک جنگ و دعوت او و لشکرش جهت ملحق شدن به سپاه اسلام.

 

روز هفتم محرم

روزه گرفتن مستحب است.

از امام رضا(علیه السلام)، چنین نقل شده است: وقتی محرم فرا می رسید، پدرم خندان دیده نمی شد، حزن و اندوه تا پایان دهه اول بر او غالب بود و روز عاشورا، روز حزن و مصیبت و گریه ایشان بود

روز نهم محرم

تاسوعای حسینی، روز محاصره امام حسین(علیه السلام) و اصحابش در سرزمین کربلا توسط سپاه شمر.(12)

 

اعمال شب عاشورا

1ـ چند نماز برای این شب در روایات آمده است که یکی از آنها چنین است:

چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد از سوره حمد، 50 بار سوره توحید خوانده می شود. پس از پایان نماز، 70 بار «سبحان الله والحمدالله و لا اله الاّ الله و الله اکبر ولا حول ولا قوة الاّ بالله العلیّ العظیم» خوانده شود.(13)

2ـ احیای این شب کنار قبر امام حسین(علیه السلام).(14)

3ـ دعا و نیایش. (15)

 

اعمال روز عاشورا

عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، در این مورد از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است:

هر کس کار و کوشش را در این روز، رها کند، خداوند خواسته هایش را برآورد و هر کس این روز را با حزن و اندوه سپری کند، خداوند قیامت را روز خوشحالی او قرار دهد. (16)

2ـ زیارت امام حسین(علیه السلام).(17)

3ـ روزه گرفتن در این روز کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود. (18)

4ـ آب دادن به زائران امام حسین(علیه السلام).(19)

5ـ خواندن سوره توحید هزار مرتبه.(20)

6ـ خواندن زیارت عاشورا. (21)

7ـ گفتن هزار بار ذکر «اللّهم العن قتلة الحسین(علیه السلام).»(22)

 

روز دوازدهم محرم

ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه و شهادت حضرت سجاد(علیه السلام) در سال 94 ه ق.

 

پی نوشت ها:

1) مصباح کفعمی، ص 509.

2) فرهنگ عاشورا، ص 405، جواد محدثی.

3) وسائل الشیعه، ج 5، ص 394، حدیث 8.

4) همان، حدیث 7.

5) بحارالانوار، ج 98، ص 333؛ وسائل الشیعه، ج 5، ص 294، حدیث 1؛ مفاتیح الجنان، ص 286.

6) مصباح المتهجد، ص 783.

7) بحارالانوار، ج 98، ص 324.

8) عروة الوثقی، ج 2، ص 243؛ وسائل الشیعه، ج 7، ص 347، حدیث 3.

9) بحارالانوار، ج 98، ص 334.

10) فرهنگ عاشورا، ص 406.

11) عروة الوثقی، ج 2، ص 242؛ وسائل الشیعه، ج 7، ص 348.

12) وسائل الشیعه، ج 7، ص 339، حدیث 1.

13) همان، ص 295، حدیث 4 و 5.

14) بحارالانوار، ج 98، ص 340.

15) همان، ص 338.

16) بحارالانوار، ج 98، ص 43، حدیث 5.

17) کامل الزیارات، ص 174، حدیث 5 و 6.

18) وسائل الشیعه، ج 7، ص 338، حدیث 7.

19) کامل الزیارات، ص 174، حدیث 5.

20) وسائل الشیعه، ج 7، ص 339، حدیث 8.

21) کامل الزیارات، ص 174.

22) مفاتیح الجنان، ص 298.





      

محرم الحرام

 

اعراب از زمان جاهلیت یعنی قبل از ظهور اسلام در جزیرة العرب در بین ماه های قمری برای چهار ماه احترام خاصی قائل بودند؛ بنابراین با وجود درگیری های گسترده و سختی که میان قبائل مختلف عرب در طول سال رخ می داد اما به احترام این ماه های حرام دست از جنگ و خونریزی می کشیدند و ادامه نزاع را به بعد از تمام شدن این ماه ها موکول می کردند.


از جمله این ماه های حرام ، ماه محرم است که متصف به حرام نیز می شود (محرم الحرام). عرب جاهلی که بویی از تعالیم الهی و اخلاقی اسلام نبرده بود با این حال ماه حرام را خط قرمز خود در خون ریزی می دانست.

 

 

آیات مربوط به حرمت ماه های حرام

آیه اول: إنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی‏ کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ (توبه/36)

در حقیقت، شماره ماه‏ها نزد خدا، از روزى که آسمانها و زمین را آفریده، در کتاب [علمِ‏] خدا، دوازده ماه است از این [دوازده ماه‏]، چهار ماه، [ماهِ‏] حرام است. این است آیین استوار، پس در این [چهار ماه‏] بر خود ستم مکنید.

آیه دوم: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرامَ‏. (مائده/2)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! شعائر و حدود الهى(و مراسم حج را محترم بشمرید! و مخالفت با آنها) را حلال ندانید! و نه ماه حرام را.

آیه سوم: جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ‏ قِیاماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ‏.(مائده/97)

خداوند، کعبه-بیت الحرام- را وسیله‏اى براى استوارى و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده؛ و همچنین ماه حرام.

منظور از حرام نمودن چهار ماه حرام، این است که مردم در این ماهها از جنگیدن با یکدیگر دست بکشند، و امنیت عمومى همه جا حکمفرما شود تا به زندگى خود و فراهم آوردن وسائل آسایش و سعادت خویش برسند، و به عبادت و طاعات خود بپردازند

منظور از حرمت ماه های حرام

«یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ قُلْ قِتالٌ فِیهِ کَبِیرٌ». «بقره/217»

از تو در باره جنگ کردن در ماه حرام س?ال مى‏کنند بگو جنگ در آن گناهى بزرگ است!

 علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می فرماید: منظور از حرام نمودن چهار ماه حرام، این است که مردم در این ماه ها از جنگیدن با یکدیگر دست بکشند، و امنیت عمومى همه جا حکمفرما شود تا به زندگى خود و فراهم آوردن وسائل آسایش و سعادت خویش برسند، و به عبادت و طاعات خود بپردازند.

و این حرمت، از شرایعى است که ابراهیم علیه السلام تشریع کرده بود، و عرب آن را حتى در دوران جاهلیت که از دین توحید بیرون بوده و بت مى‏پرستیدند محترم مى‏داشتند. [1]

مرحوم طبرسی نیز ذیل آیه 36 سوره توبه می گویند:

«ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ »؛ منظور این که حرام دانستن این ماه ها، دین راستین و آیین ابراهیم و اسماعیل است، و عرب هم این روش را که از این دو پیامبر به ارث برده بود، دین خود قرار داد. و این ماه هاى چهارگانه را محترم مى‏داشت، و جنگ در آن را حرام مى‏شمرد حتى اگر کسى در این ماه ها بر قاتل پدرش دست مى‏یافت به او کارى نداشت. [2]

محرم الحرام

 


سابقه حرمت شکنی ماه های حرام

گویند در طول تاریخ عرب چهار بار این قانون شکسته شد و چهار جنگ بزرگ در ماه های حرام رخ داد. چون این کار قانون شکنی و هتک حرمت ماه های حرام بود «فجّار» نام گرفت که به معنای فجور و حرمت شکنی است. آخرین جنگ های فجار بین قریش و هوازن در گرفت که چهار سال طول کشید. [3]

 

حفظ حرمت ماه محرم از سوی امام دوم

چون امام مجتبی علیه السلام از برقرارى صلح نومید شد به پرچمدارانش فرمود آماده نبرد شوند و گروهى از سپاهیان امام با لشکریان شام درآویختند و این نبرد در تمام روز یا بخشى از آن ادامه یافت و امام نمی خواست حمله همگانى آغاز شود، زیرا امید داشت که دشمن مایل به صلح شود و به هدایت راه یابد.

چنین برخوردهاى کوچکى همچنان ادامه داشت تا ماه‏ محرم‏ فرا رسید، ماه‏ محرم‏، ماهى بود که اعراب جاهلى جنگ را در آن حرام می دانستند. طرفین دست از جنگ کشیدند و تا پایان محرم به همین حال باقى ماندند و امام در این ایام باز هم براى برقرارى صلح و ایجاد وحدت کلمه می کوشید، ولى دشمن همچنان بر سر ستیز بود. پس از محرم، دوباره جنگ در گرفت. [4]

حرام دانستن این ماه ها، دین راستین و آیین ابراهیم و اسماعیل است، و عرب هم این روش را که از این دو پیامبر به ارث برده بود، دین خود قرار داد. و این ماه هاى چهارگانه را محترم مى‏داشت، و جنگ در آن را حرام مى‏شمرد حتى اگر کسى در این ماه ها بر قاتل پدرش دست مى‏یافت به او کارى نداشت

روایت امام هشتم در حرمت شکنی ماه محرم

 اما همین عرب جاهلی بعد از گذشت شصت سال از ظهور اسلام و بهره بردن از دریای تعالیم آسمانی پیامبر اسلام و ادعای مسلمانی در محرم الحرام سال شصت و یک، خون پسر پیغمبر خود و شماری از فرزندان و اهل بیت آن حضرت و اصحاب ایشان را به ناحق ریختند و از خون ریزی در این ماه ابا نکردند! این همان چیزی است که امامان شیعه به آن اشاره کردند.

در کتاب امالى صدوق از حضرت امام رضا علیه السّلام روایت می کند که فرمود: ماه‏ محرم‏ ماهى است که مردم زمان جاهلیت جنگ و جدال را در آن حرام می دانستند. ولى در این ماه ریختن خون هاى ما حلال شد! احترام ما از بین رفت! فرزندان و زنان ما اسیر شدند! خیمه‏هاى ما طعمه آتش‏ها قرار گرفتند! اموال ما به یغما رفت! احترامى که ما براى پیغمبر خدا داشتیم مراعات نشد! حقا که مصیبت امام حسین - علیه السّلام -  پلک چشم ما را زخم و اشک هاى ما را جارى و عزیز ما را در ارض کرب و بلا ذلیل و غم اندوه را تا روز قیامت دچار ما کرد..[5]

پس گریه‏کنندگان باید بر شخصى مثل حسین - علیه السّلام -  گریه کنند، زیرا گریه براى آن حضرت باعث آمرزش گناهان بزرگ خواهد شد

این س?ال ذهن هر آزاده ای را به خود مشغول می کند که  چه شد که عرب آن خصلت نیک جاهلی خویش را نیز از دست داد؟!


 

  

پی نوشت:

1.       محمدحسین طباطبائی، تفسیرالمیزان،مترجم موسوی همدانی، ج‏9، ص: 359

2.       طبرسی، جوامع الجامع، ناشر بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى‏ مشهد، چاپ دوم 1377 ش‏، ج‏2، ص: 539

3.       میرشریفی، آشنایی با تاریخ اسلام، ناشر م?سسه فرهنگی هنری مشعر،چاپ دوم- زمستان 1390 ج 1، ص 36

4.       باقر شریف قرشى، زندگانى حسن بن على علیهماالسّلام ، مترجم فخر الدین حجازى‏، ناشر بنیاد بعثت تهران‏، چاپ 1352 ش‏، ج‏1، ص 313    

5.       مجلسى، زندگانى حضرت امام حسن علیه السّلام ، ترجمه بحار الأنوار، مترجم محمدجواد نجفى‏، ناشر اسلامیه تهران،‏ چاپ دوم- ‏1362 ش‏، ص





      

ارزش اباالفضل العباس به جهاد و فداکارى و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عین تشنگى و بر لب آب، بدون این‌که شرعاً و عرفاً هیچ مانعى وجود داشته باشد...ارزش اباالفضل، ارزش حبیب‌بن‌مظاهر، ارزش جُون در اینهاست، نه در قد رشیدش یا بازوى پیچیده‌اش.

ادامه مطلب...


      

«امام ابوالحسن على النقى الهادى» - علیه السلام - پیشواى دهم شیعیان، در نیمه ذیحجه سال 212 هجرى در اطراف مدینه در محلى به نام «صریا» به دنیا آمد(1). پدرش پیشواى نهم، امام جواد - علیه السلام - و مادرش بانوى گرامى «سمانه» است که کنیزى با فضیلت و تقوا بود (2).

مشهورترین القاب امام دهم، «نقى» و «هادى» است، و به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نیز مى‏گویند (3).

امام هادى - علیه السلام - در سال 220 هجرى پس از شهادت پدر گرامیش برمسند امامت نشست و در این هنگام هشت ساله بود. مدت امامت آن بزرگوار 33 سال و عمر شریفش 41 سال و چند ماه بود و در سال 254 در شهر سامراء به شهادت رسید.

خلفاى معاصر حضرت

امام هادى در مدت امامت خود با چند تن از خلفاى عباسى معاصر بود که به ترتیب زمان عبارتند از:

1 - معتصم، برادر ماءمون (217 - 227) (4) .

2 - واثق، پسر معتصم (227 - 232).

3 - متوکل، برادر واثق (232 - 248).

4 - منتصر، پسر متوکل (6 ماه).

5 - مستعین، پسر عموى منتصر (248 - 252).

6 - معتزّ، پسر دیگر متوکل (252 - 255).

امام هادى در زمان خلیفه اخیر مسموم گردید و به شهادت رسید و در خانه خود به خاک سپرده شد.

اوضاع سیاسى، اجتماعى عصر امام

این دوره از خلافت عباسى ویژگیهاى دارد که آن را از دیگر دوره‏ها جدا مى‏سازد ذیلاً به برخى از این ویژگیها اشاره مى‏کنیم:

1 - زوال هیبت و عظمت خلافت: خلافت، چه در دوره اموى و چه در دوره عباسى، براى خود هیبت و جلالى داشت، ولى در این دوره بر اثر تسلط ترکان و بردگان بر دستگاه خلافت، عظمت آن از بین رفت و خلافت همچون گویى به دست این عناصر افتاد که آن را به هر طرف مى‏خواستند پرتاب مى‏کردند، و خلیفه عملاً یک مقام تشریفاتى بود، ولى در عین حال هر موقع خطرى از جانب مخالفان احساس مى‏شد خلفا و اطرافیان و عموم کارمندان دستگاه خلافت، در سرکوبى آن خطر نظر واحدى داشتند.

2 - خوش گذرانى و هوسرانى درباریان: خلفاى عباسى در این دوره به خاطر خلاءى که بر دستگاه خلافت حکومت مى‏کرد، به شب نشینى و خوش گذرانى و میگسارى مى‏پرداختند و دربار خلافت غرق در فساد و گناه بود. صفحات تاریخ اخبار شب نشینیهاى افسانه‏اى آنان را ضبط نموده است.

3 - گسترش ظلم و بیدادگرى و خودکامگى: ظلم و جور و نیز غارت بیت المال و صرف آن در عیاشیها و خوشگذرانیها جان مردم را به لب آورده بود.

4 - گسترش نهضتهاى علوى: در این مقطع از تاریخ، کوشش دولت عباسى بر این بود که با ایجاد نفرت در جلامعه نسبت به علویان، آنها را تارو مارو سازد. هر موقع کوچکترین شبحى از نهضت علویان مشاهده مى‏شود، برنامه سرکوبى بى رحمانه آنان آغاز مى‏گشت، و علت شدت عمل نیز این بود که دستگاه خلافت با تمام اختناق و کنترلى که برقرار ساخته بود، خود را متزلزل و ناپایدار مى‏دید و از این نوع نهضتها سخت بیمناک بود.

شیوه علویان در این مقطع زمانى این بود که از کسى نامى نبرند و مردم را به رهبرى «شخص برگزیده‏اى از آل محمد» دعوت کنند، زیرا سران نهضت مى‏دیدند که امامان معصوم آنان، در قلب پادگان نظامى «سامراء» تحت مراقبت و مواظبت مى‏باشند و دعوت به شخص معین مایه قطع رشته حیات او مى‏گردد. این نهضتها و انقلابها بازتاب گسترش ظلم و فشار بر جامعه اسلامى در آن عصر بود و نسبت مستقیمى با میزان فشار و اختناق داشت، به عنوان نمونه در دوران حکومت «منتصر» که تا حدى به خاندان نبوت و امامت علاقه‏مند بود و در زمان او کسى متعرض شیعیان و خاندان علوى نمى‏شد، قیامى صورت نگرفت.

تواریخ، تنها در فاصله سال 219 تا 270 قمرى، تعداد 18 قیام ضبط کرده‏اند. این قیامها نوعاً با شکست روبرو شده و توسط حکومت عباسى سرکوب مى‏گشتند.

علل شکست قیامها

علل شکست این نهضتها و قیامها را از یک سو باید در ضعف رهبرى و فرماندهى این نهضتها جستجو کرد و از طرف دیگر در طرفداران و یاران این رهبران: رهبران نهضتها نوعاً داراى برنامه صحیح و کاملى نبودند و نابسامانیهایى در کار آنها وجود داشت و از طرف دیگر قیام آنها صدر در صد رنگ اسلامى نداشت و از این جهت معمولاً مورد تاءیید امامان زمان خود قرار نمى‏گرفتند.

البته گروهى از یاران و طرفداران این قیامها مردمى مخلص و شیعیان واقعى بودند که تا سر حد مرگ براى اهداف عالى اسلامى مى‏جنگیدند، ولى تعداد این دسته کم بود و غالب مبارزین کسانى بودند که اهداف اسلامى روشنى نداشتند، بلکه در اثر ظلم و ستمى که بر آنان وارد مى‏شد، ناراحت شده و در صدد تغییر اوضاع برآمده بودند. این گروه، در صورت احساس شکست و یا احتمال مرگ، رهبر خود را تنها گذاشته از اطراف او پراکنده مى‏شدند.

چنانکه اشاره شد، اگر بسیارى از این انقلابها مورد تاءیید امامان قرار نمى‏گرفت، یا به این دلیل بود که صد در صد اسلامى نبودند و در اهداف آنها و رهبران آنها انحرافهایى مشاهده مى‏شد و یا طراحى و برنامه ریزى آنها طورى بود که شکست آنها قابل پیش بینى بود، و لذا اگر امام آشکارا آنها را تاءیید مى‏کرد، در صورت شکست قیام، اساس تشیع و امامت و هسته اصلى نیروهاى شیعه در معرض خطر قرار مى‏گرفت.

فعالیتهاى مخفى امام

آنگونه که جدول مدت حکومت خلفاى عباسى نشان مى‏دهد، از میان آنان متوکل از همه بیشتر با امام هادى معاصر بوده است؛ ازینرو موضعگیرى او را در برابر امام ذیلاً توضیح مى‏دهیم:

متوکل نسبت به بنى هاشم بد رفتارى و خشونت بسیار روا مى‏داشت. او به آنان بدگمان بود و همواره آنان را متهم مى‏نمود. وزیر او «عبدالله بن یحیى بن خاقان» نیز پیوسته از بنى هاشم نزد متوکل سعایت مى‏نمود و او را تشویق به بد رفتارى با آنان مى‏کرد. متوکل در خشونت واجحاف به خاندان علوى گوى سبقت را از تمامى خلفاى بنى عباس ربوده بود (5).

متوکل نسبت به على - علیه السلام - و خاندانش کینه و عداوت عجیبى داشت و اگر آگاه مى‏شد که کسى به آن حضرت علاقه‏مند است، مال او را مصادره مى‏کرد و خود او را به هلاکت مى‏رساند (6).

بر اساس همین ملاحظات بود که حضرت هادى - علیه السلام -، بویژه در زمان متوکل، فعالیتهاى خود را به صورت سرّى انجام مى‏داد و در مناسبات خویش با شیعیان نهایت درجه پنهانکارى را رعایت مى‏کرد. مؤید این معنا حادثه‏اى است که آن را مورخان چنین نقل کرده‏اند:

«محمد بن شرف» مى‏گوید: همراه امام هادى - علیه السلام - در مدینه راه مى‏رفتم. امام فرمود: آیا تو پسر شرف نیستى؟ عرض کردم: آرى. آنگاه خواستم از حضرت پرسشى کنم، امام بر من پیشى گرفت و فرمود: «ما در حال گذر از شاهراهیم و این محل، براى طرح سؤال مناسب نیست»! (7).

این حادثه شدت خفقان حاکم را نشان مى‏دهد و میزان پنهانکارى اجبارى امام را بخوبى روشن مى‏سازد.

امام هادى - علیه السلام - در بر قرارى ارتباط با شیعیان که در شهرها و مناطق گوناگون و دور و نزدیک سکونت داشتند، ناگزیر همین روش را رعایت مى‏کرد و وجوه و هدایا و نذور ارسالى از طرف آنان را با نهایت پنهانکارى دریافت مى‏کرد. یک نمونه از این قبیل برخورد، در کتب تاریخ و رجال چنین آمده است:

«محمد بن داود قمى» و «محمد طلحى» نقل مى‏کنند: اموالى از «قم» و اطراف آن که شامل «خمس» و نذور و هدایا و جواهرات بود، براى امام ابوالحسن هادى حمل مى‏کردیم. در راه، پیک اما در رسید و به ما خبر داد که باز گردیم، زیرا موقعیت براى تحویل این اموال مناسب نیست. ما باز گشتیم و آنچه نزدمان بود، همچنان نگه داشتیم تا آنکه پس از مدتى امام دستور داد اموال را بر شترانى که فرستاده بود بار کنیم و آنها را بدون ساربان به سوى او روانه کنیم. ما اموال را به همین کیفیت حمل کردیم و فرستادیم. بعد از مدتى که به حضور امام رسیدیم، فرمود: به اموالى که فرستاده‏اید، بنگرید! دیدیم در خانه امام، اموال به همان حال محفوظ است (8).

گرچه روشن نیست که این جریان در زمان اقامت امام در مدینه اتفاق افتاده یا در سامراء (چون در سامراء کنترل و مراقبت، شدیدتر بود)، اما در هر حال نمونه بارزى از ارتباطهاى محرمانه و دور از دید جاسوسان دربارخلافت به شمار مى‏رود.

ادامه مطلب...


      

ای نور خدا امام هادی
وی مکتب عشق را منادی
ای در کف تو لوای قرآن
وی مجری آیه های قرآن
در اوج طلوع روشنائی
آیینه ی پاک حق نمائی
*ولادت جد برگوار امام زمان-عج، تبریک و تهنیت*

 

امشب ای دل، مرا شب شادی است
در کف ما برات آزادی است
باب رحمت ز هر طرف شد باز
شب میلاد حضرت هادی(ع) است

ولادت دهمین پیشوای پرهیزکاران بر شما مبارکباد.

 

*میلاد نور مبارک*
امام هادی(ع) : ” هرکس بذر خوبی بکارد، شادمانی درو می کند.”
همیشه شادمان باشید.

 

ز سوی عرش رحمن، نوید شادی آمد
بشارت ای محبان، امام هادی آمد
کجایی یابن زهرا بده عیدی مارا
که روح عشق و ایمان امام هادی آمد

 

ای گوهر بحر آفرینش/ وی چشم و چراغ اهل بینش
همنام علی مرتضایی/ سرتا به قدم خدانمائی
امروز که دل قرین شادیست/ میلاد تو ای امام هادی است
میلاد تو برهمه مبارک/ بر مهدی فاطمه مبارک


لطف امام هادی و نور ولایتش
ما را اسیر کرده بهدام محبتش
ماه تمام و نیمه ذی الحجه مطلعش
خیر کثیر و کوثر قرآن بشارتش


این است آن امام که تقدیر ایزدی
بعد از جواد داده مقام امامتش
این است آن امام که در برکه السباع
شیران شوند رام و گذرند حرمتش


مائیم و دست و دامن آن حجت خدا
چون ناامید کس نشود از عنایتش

بیا که صبح هدایت دمید و شد تابان
در آسمان ولایت ستاره دهمین
حصار علم و یقین شد به دست اوستوار
کتاب فضل و شرف شد به نام او تدوین
جشن میلاد تو مبارک باد
بر همه خلق ما سوا هادى

گوهرى ارزنده از گنجینه ‏ى جود جوادم
نهمین فرزند دلبند على مرتضایم
کیستم من شاهکار ملک ذات کبریایم
دهمین مسند نشین از بعد ختم الانبیایم

جواد آل جود را بشارت آمد از جنان
سلام ما درود ما به جد صاحب الزمان




      

دهمین میر

دهمین حجت خدا هادى
دهمین میر و پیشوا هادى

دهمین جانشین پیغمبر
نهمین پور مرتضى هادى

دهمین دادرس به خلق جهان
دهمین شافع جزا هادى

دهمین گل ز گلشن زهرا
ثمر نخل طاوها هادى

مظهر جود و نور چشم جواد
جد مهدى مه لقا هادى

حاجت ما ظهور مهدى توست
حاجت ما روا نما هادى

جشن میلاد تو مبارک باد
بر همه خلق ما سوا هادى

متوکل نمود مسمومت
کشته زهر اشقیا هادى

دستگیرى کن از هنرور خویش
تا نیفتاده او ز پا هادى




      


پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام وب قشنگی داری خوشحال شدم که پیامت را دیدم