امام ره

 

آیه الله مظاهری در مورد حضرت امام فرمودند: «‌درس ایشان فقط تعلیم و تعلّم نبود بلکه مقیّد بودند در ضمن تعلیم،‌ تهذیب هم باشد. آنچه برای ما اعجاب انگیز و از الطاف بزرگ ایشان بود تهذیب عملی بود که ایشان داشتند.

به نام خدا

از دغدغه های اصلی علماء و بزرگان ما ، مساله تزکیه نفس بود، به همین خاطر اولین چیزی که بدنبال آن بودند، پیدا کردن استاد اخلاق مناسب بود. که متاسفانه امروزه جایگاه اخلاق و استاد اخلاق در حوزه ما کمرنگ شده است.

اخلاق و تزکیه نفس متاسفانه در بین مردم جامعه نیز جایگاه آنچنانی که باید داشته باشد را ندارد و شاید یکی از علت های آن، همین کمرنگ شدن مساله اخلاق در بین طلبه ها باشد.

 اخلاق و تربیت اسلامی را مردم عوام از روحانیت درس می گیرند و وظیفه ی روحانیت، با توجه به تاکیداتی که از سوی خدا و ائمه اطهار علیهم السلام در این زمینه وارد شده است وظیفه سنگینی است.  

امام ره

 

آیه الله مظاهری در مورد حضرت امام فرمودند: «‌درس ایشان فقط تعلیم و تعلّم نبود بلکه مقیّد بودند در ضمن تعلیم،‌ تهذیب هم باشد. آنچه برای ما اعجاب انگیز و از الطاف بزرگ ایشان بود تهذیب عملی بود که ایشان داشتند.

 

به نام خدا

از دغدغه های اصلی علماء و بزرگان ما ، مساله تزکیه نفس بود، به همین خاطر اولین چیزی که بدنبال آن بودند، پیدا کردن استاد اخلاق مناسب بود. که متاسفانه امروزه جایگاه اخلاق و استاد اخلاق در حوزه ما کمرنگ شده است.

 

اخلاق و تزکیه نفس متاسفانه در بین مردم جامعه نیز جایگاه آنچنانی که باید داشته باشد را ندارد و شاید یکی از علت های آن، همین کمرنگ شدن مساله اخلاق در بین طلبه ها باشد.

 

 اخلاق و تربیت اسلامی را مردم عوام از روحانیت درس می گیرند و وظیفه ی روحانیت، با توجه به تاکیداتی که از سوی خدا و ائمه اطهار علیهم السلام در این زمینه وارد شده است وظیفه سنگینی است.  

 

تزکیه و تهذیب نفوس از اهداف اولیه بعثت انبیاء‌ به شمار می رود. «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ »[1] «او خداوندی است که در میان مردمی امّی پیامبری از خودشان فرستاد تا آیات خدا را بر آنها خوانده و آنها را تزکیه نماید و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد» و وقتی به اهمیت بیشتر آن پی می بریم که می بینیم خداوند در قرآن کریم بعد از یازده بار قسم ، تنها راه رستگاری را تزکیه نفس ذکر می کند. «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحیها ... قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّیها»[2] «هر که نفس خویش را تزکیه کرد رستگار شد.»

 

 و آنچه به این مجاهده ویژگی فوق العاده می دهد دائمی بودن آن است و اینکه انسان همیشه باید مترصد دامهای شیطان و نفس اماره باشد.

 حضرت علی (ع) می فرمود: «حتی یک لحظه مسامحه و سهل انگاری در مورد نفوس خود نکنید که این سهل انگاریها در مورد نفس، شما را به راههای تاریکی می کشاند»[3]

 

از همین روست که در مناجات امام سجاد (ع) مشاهده می کنیم که چطور از شرّ نفس خویش به خداوند شکایت می کند: «الهی الیک اشکو نفساً بالسوء أمّاره والی الخطیئهِ مبادَرَهَّ...»

 

 «خدای من به تو شکایت نفسی را می کنم که امر کننده به بدیهاست و به خطا سبقت می گیرد و به معصیت و گناهان حریص است و در معرض سخط تو قرار می گیرد و مرا به وادی هلاکت می کشاند و مرا در نزد تو خوارترین هلاک شدگان قرار می دهد، تعلل او زیاد و آرزوی او بلند است...»[4]

 

در حالات علماء ربّانی و بزرگان دین نیز وقتی نظر می افکنیم ،‌دائماً مترصّد نفس خویش بوده و اهمیّت فوق العاده ای برای تهذیب نفس و خود سازی قائل بوده اند، به طوری که پیوسته به مراقبه و محاسبه خویش می پرداخته اند و در اثر همین مجاهدتها ،‌ پروردگار عالم نیز طبق وعده‎ای که در قرآن کریم داده، «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»[5] راههای جدیدی از معرفت و هدایت را به روی آنها گشوده است.[6]

 

تهذیب نفس در کلام بزرگان :

 

 حضرت امام خمینی(ره):

 «تا فرصت از دست نرفته بیدار شوید،‌ در مرحله اوّل در مقام تهذیب و تزکیه نفس و اصلاح خود بر آئید.»[7] «اگر شما درس بخوانید ممکن است عالم شوید ولی باید بدانید که میان مهذّب و عالم خیلی فاصله است.

 

هر چه این مفاهیم در قلب سیاه و غیر مهذّب انباشته گردد حجاب زیادتر می شود، در نفسی که مهذّب نشده علم حجاب ظلمانی است ، علم نور است ولی در دل سیاه دامنه ظلمت و سیاهی را گسترده‎تر می سازد.»[8]

 

«... حوزه‎‎های علمیه بیدار باشند، تقوا را ،تقوا را، تقوا را، ‌نصب العین خود قرار بدهید ـ ‌فضلا و ‌طلاب علوم دینیه ،‌ تقوی، ‌تقوی، تنزیه نفس و مجاهده با نفس می تواند بر یک امّت حکومت کند.»[9]  

 

خود سازی و تهذیب نفس در سیره عملی بزرگان:

 

 حضرت امام خمینی (ره):

  

 آیه الله مظاهری در مورد حضرت امام فرمودند: «‌درس ایشان فقط تعلیم و تعلّم نبود بلکه مقیّد بودند در ضمن تعلیم،‌ تهذیب هم باشد و به عبارت دیگر درس ایشان کار رسول گرامی اسلام(ص) بود کهوَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ» آنچه برای ما اعجاب انگیز و از الطاف بزرگ ایشان بود تهذیب عملی بود که ایشان داشتند.»[10]

 

«بیش از 12 سال که شرکت در دروس عالیه ایشان داشته ام، در این مدت یک عمل مکروه از ایشان ندیدم. بلکه اگر شهبه مراء و جدالی، شهبه غیبت و دروغی... پیش می آمد حالت نگرانی به خوبی از ایشان نمایان می شد.

 

 یادم نمی رود روزی امام در درس تشریف آوردند و به قدری ناراحت بودند که نفس ایشان به شماره افتاده بود.

درس نگفتند و به جای درس نصیحت تندی نمودند و رفتند. و تب مالتی که داشتند عود کرد و سه روز درس نیامدند. چرا؟ چون شنیده بودند یکی از شاگردان ایشان درباره یکی از مراجع غیبتی کرده بود.»[11]

 


 

پی نوشت ها:

1 . سوره جمعه /2

2 . سوره شمس آیات 1ـ9

3 . نهج البلاغه ـ خطبه 85

4 . مفاتیح الجنان ـ شیخ عباس قمی ـ‌ مناجات خمس عشر، مناجات شاکین

5 . سوره عنکبوت /69

6 . در نگارش مقدمه، از کتاب: اخلاق اسلامی (شرح خطبه متقین نهج البلاغه ) و شرح اربعین حدیث امام (ره) استفاده شده: 1)_ اخلاق اسلامی در نهج البلاغه ، دروس نهج البلاغه آیه الله مکارم شیرازی ـ‌تألیف: ‌اکبر خادم الذاکرین ص281 تا 287 ـ‌ ناشر: ‌مدرسه الامام علی بن ابیطالب/ سوّم/ 1379 _ 2 ) ـ شرح اربعین حدیث ـ ص3 ـ امام خمینی (ره) ـ م?سسه تنظیم و نشر آثار امام /اوّل/ 1371

7 . جهاد اکبرـ ص61 ـ امام خمینی (ره) م?سسه تنظیم و نشر آثار امام ـ چهارم/ 1374 .

8 . همان / ص18

9 . صحیفه نور ـ ج ـ ص- 10 /12/ 57 سازمان مدارک فرهنگی اسلامی /1369  

10 .سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امام خمینی(ره) ج5ـ ص166 ـ گردآوری رضا شعر باف،‌ انتشارات پیام آزادی ـ چاپ هشتم / 1374 .

11 . همان/ص164

منبع:

این مقاله برگرفته از سایت اندیشه قم می باشد.