سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امام کاظم

روز هفتم ماه صفر در تقویم های رسمی کشور به عنوان روز ولادت امام موسی کاظم (علیه السلام) نامگذاری شده است. اما این روز در میان کلیه شیعیان جهان به خصوص در شهر قم به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) است و علمای شیعه بیش از 5 قرن است که به این موضوع ملتزم بوده اند.


سابقه این موضوع در شهر قم از زمان حضرت آیت الله حائری شیرازی است و هنوز هم علما و مراجع بر اساس همان سنت، روز هفتم صفر را روز شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) می دانند.

در کلیه دفاتر مراجع در قم از جمله دفتر آیت الله مکارم شیرازی، دفتر آیت الله وحید خراسانی و دفتر آیت الله نوری همدانی، مجلس عزاداری برپا می شود و جلسات درس آیات عظام وحید خراسانی و نوری همدانی در این روز تعطیل است.

در این میان نکته قابل تامل این است که طبق نظر برخی بزرگان و صاحب نظران مسائل تاریخ اسلام، در هیچ یک از تقویم‌های رسمی کشور تا پیش از وفات آیت الله بروجردی و مخالفت علما با حکومت پهلوی، سوم و هفتم صفر به عنوان روز ولادت امام محمد باقر و امام موسی کاظم (علیهما السلام) ثبت نشده است.

با توجه به این نکات جمعی از ارادتمندان به ساحت قدسی اهل بیت ‌(علیهم السلام) در پرسش مشترکی از مراجع عظام تقلید وظیفه شیعیان در این روز را جویا شده‌اند که ما در این نوشتار برآن شدیم تا آن نظرات را برای شما عزیزان متذکر شویم:


ادامه مطلب...


      

دلیل نامگذاری ماه صفر این است که در دوران جاهلیت، با فرا رسیدن این ماه به جنگ روی آورده و خانه‌ها خالی می‌ماند؛ از این رو به آن صفر گفته‌اند. ...


درباره ماه صفر

گروه دین و اندیشه پایگاه اطلاع رسانی حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبری - ماه صفر دومین ماه قمری پس از محرم است. در دوران جاهلیت آن را ناجز می‌نامیدند. صفر از ریشه «صفر» به معنی تهی و خالی است.
دلیل نامگذاری آن این است که چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماههای حرام بود- از جنگ دست می‌کشیدند، با فرا رسیدن ماه صفر به جنگ روی می‌آوردند و خانه‌ها خالی می‌ماند؛ از این رو به آن صفر گفته‌اند. 

حوادث تاریخی فراوانی در ماه صفر رخ داده است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:  

اول صفر: وارد کردن سر مطهر امام حسین (ع) به شام، ورود اهل بیت علیهم السلام به شام ، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام (به روایتی)، آغاز جنگ صفین (بنا بر روایتی)

دوم صفر : مجلس یزید لعنت‌الله علیه بنا بر نقلی، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام (به روایت دیگر)

سوم صفر : ولادت حضرت امام محمد باقر (ع) به سال 57 هجری قمری به روایتی.

پنجم صفر : شهادت حضرت رقیه (س) در سال 61 هجری.

هفتم صفر : ولادت امام موسی کاظم (ع) به سال 128 هجری، شهادت امام حسن مجتبی (ع)

هشتم صفر : وفات حضرت سلمان فارسی (سلمان محمدی) رضی‌الله عنه در سال 35 هجری قمری

نهم صفر : شهادت عمار یاسر رضی‌الله عنه در جنگ صفین 37 هجری، شروع جنگ نهروان 38 هجری قمری.

دوازدهم صفر : وفات هارون برادر حضرت موسی (ع)

سیزدهم صفر : اختیار حکمین در صفین و حیله عمروعاص.

چهاردهم صفر : شهادت محمدبن ابوبکر به دست عمروعاص (بنابر روایتی)

هجدهم صفر : شهادت اویس قرنی در جنگ صفین 37 هجری قمری.

بیستم صفر : اربعین حسینی.

بیست و دوم صفر : صدور توقیع شریف امام عصر(عج) برای مرحوم شیخ مفید اعلی الله مقامه 420 قمری.

بیست و سوم صفر : پی کردن ناقه حضرت صالح نبی (ع) توسط قومش - گرفتار شدن حضرت یونس علیه السلام در شکم ماهی.

بیست و چهارم صفر : شدت یافتن بیماری حضرت رسول اعظم (ص)

بیست و پنجم صفر : شانه گوسفند و دوات طلبیدن پیامبر اعظم (ص) برای نوشتن وصیت نامه و منع عمر از این کار.

بیست و ششم صفر : دستور پیامبر اکرم (ص) به لشکر اسامه جهت آماده شدن در جنگ با رومیان ( بنابر نقل واقدی 11 هجری) ، سالروز انقراض حکومت امویان.

بیست و هشتم صفر : رحلت جانسوز رحمت للعالمین پیامبر اکرم (ص) در روز دوشنبه 28 صفر سال 11 هجری قمری - شهادت مظلومانه سبط اکبر امام مجتبی (ع) در سال 50 قمری.

سی ام صفر : شهادت امام رضا (ع) به سال 203 هجری قمری

 

* اعمال ماه صفر

بدان که این ماه معروف به نحوست است و برای رفع نحوست هیچ چیز بهتر از تصدق و ادعیه و استعاذات وارده نیست و اگر کسی خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه در هر روز ده مرتبه بخواند چنانکه محدث فیض و غیره فرموده: "یَا شَدِیدَ الْقُوَی وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.

"ای سخت نیرو،و ای سختگیر! ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز! خوارند از بزرگی‏ات همه خلقت. پس کفایت کن از من شر خلق خودت را، ای احسان بخش! ای نیکوکار! ای نعمت بخش! ای عطا ده! ای که معبودی جز تو نیست! منزهی تو! به راستی من از ظالمانم. اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غم و همچنین نجات دهیم مومنان را، و رحمت کند خدا بر محمد و آل پاک و پاکیزه‏اش!"

سید بن طاوس از کتب أصحابنا الإمامیة نقل کرده که مستحب است در این روز دو رکعت نماز در رکعت اول حمد و إنا فتحنا و در دوم حمد و توحید بخواند و بعد از سلام صد مرتبه صلوات بفرستد و صد مرتبه بگوید اللَّهُمَّ الْعَنْ آلَ أَبِی سُفْیَانَ و صد مرتبه استغفار کند پس حاجت خود را بخواهد.


منابع:

هدایة الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 63؛

مفاتیح الجنان، ص 532




      




      

 زندگی پرفراز و نشیب سیدالساجدین حضرت امام زین العابدین علیه السلام نکات بسیار مهمی برای بحث و بررسی وجود دارد. در اینجا گوشه ای از نقش احیاگر امام زین العابدین علیه السلام را از کربلا تا شهادت را مورد بررسی قرار می دهیم.

وارث امامت

امام سجاد علیه السلام بر اثری بیماری در کربلا نتوانست به میدان رود و در رکاب پدرش با دشمن تا سر حد شهادت نبرد کند. ولی در مورد شجاعت و روحیه عالی ایشان روایاتی آمده است که به ذکر آن می‌پردازیم.

هنگامی که در روز عاشورا، امام حسین علیه السلام با شهادت یارانش از بنی‌‌هاشم و غیر بنی‌هاشم روبرو شد و تنها ماند، به هر سو نگاه کرد، یار و یاوری برای خود ندید، پس در این هنگام صدا زد:

“آیا کسی هست تا از حرم رسول خدا حمایت و دفاع کند؟”‌

در این هنگام امام سجاد علیه السلام که سخت بیمار و بستری بود، با زحمت برخاست تا به سوی میدان برود. ولی امام حسین علیه السلام به وی فرمود:

پسرم! تو بیمار هستی و جهاد بر تو واجب و روا نیست، تو حجت و امام بر شیعیان من هستی. تو پدر امامان و سرپرست یتیمان هستی. تو باید آنها را به مدینه برسانی و نباید زمین از حجت و امام از نسل من خالی بماند.

بنابراین بیماری امام سجاد علیه السلام گرچه بسیار رنج آور بود ولی گویی مصلحت بود تا امام سجاد علیه السلام در کربلا کشته نشود و با زنده بودن او، نهضت حسینی به رهبری و نظارت او با بهترین روش، ادامه یافته و تکمیل گردد.

تاسیس عزاداری و تشکیل مجالس سوگواری از کارهای دیگر حضرت زینب علیهاالسلام و امام سجاد علیه السلام بوده است و به نظرمی رسد همین استواری و ثابت بودن نهضت عاشورا که امروزه در کشورهای اسلامی دیده می‌شود به دلیل همین مراسم‌های سوگواری می‌باشد که از آن دو بزرگوار باقی مانده است

تازیانه آتشین سخن

امام سجاد علیه السلام در کوفه خطبه‌ای بر مردم ایراد کردند به طوری که برای اولین بار، رگبار سرزنش را بر مردم بی‌وفای کوفه فرو ریخت و به آنها هشدار سختی داد و در همین کوفه بود که امام علیه السلام با ابن‌زیاد برخورد شدیدی کرد. امام سجاد علیه السلام بعد از کوفه در شهر شام که پایتخت یزید بود خطبه کوبنده خود را ایراد فرمود. یزید به مردم فرمان داده بود که برای پیروزیش جشن گرفته و امام سجاد علیه السلام و همراهانش را به صورت اسیر وارد شام کنند. و مردم به همدیگر تبریک بگویند. بطوریکه وقتی از امام سجاد علیه السلام سوال شد که در سفر کربلا در کجا به شما بسیار سخت گذشت، آن بزرگوار سه بار فرمود: الشام، الشام، الشام.

ناگفته نماند که در تمام این سفرها امام سجاد علیه السلام تنها نبود و یار همیشگی ایشان، حضرت زینب علیهاالسلام به دنبال او بود.

کربلا

 

عذرخواهی ظالم

پس از آنکه اوضاع سیاسی و اجتماعی شام، بر اثر سخنان حضرت زینب علیهاالسلام و امام سجاد علیه السلام دگرگون شد. یزید پس از عذرخواهی‌‌های ظاهری، به امام سجاد علیه السلام عرض کرد: آماده‌ام که سه حاجت تو را روا کنم.

امام سجاد علیه السلام از این فرصت بهره جست و سه پیشنهاد زیر را به یزید نمود:

1- می‌خواهم سر مقدس پدرم را زیارت کنم.

2- آنچه از ما غارت شد، آنها را به ما بازگردان، زیرا در میان آنها پارچه دستبافت و روسری و گردنبند حضرت زهرا علیهاالسلام وجود دارد.

3- اگر تصمیم کشتن مرا داری مردی را تعیین کن تا اهل بیت مرا به حرم جدمان (مدینه) برساند.

از این سه درخواست یزید پیشنهاد اول را رد کرد و در روایتی نیز آمده است که این پیشنهاد نیز پذیرفته شد ولی اختلاف در این مورد زیاد است.

بانی مجلس سوگ مظلوم

تاسیس عزاداری و تشکیل مجالس سوگواری از کارهای دیگر حضرت زینب علیهاالسلام و امام سجاد علیه السلام بوده است و به نظرمی رسد همین استواری و ثابت بودن نهضت عاشورا که امروزه در کشورهای اسلامی دیده می‌شود به دلیل همین مراسم‌های سوگواری می‌باشد که از آن دو بزرگوار باقی مانده است.

بیماری امام سجاد علیه السلام گرچه بسیار رنج آور بود ولی گویی مصلحت بود تا امام سجاد علیه السلام در کربلا کشته نشود و با زنده بودن او، نهضت حسینی به رهبری و نظارت او با بهترین روش، ادامه یافته و تکمیل گردد

امام سجاد علیه السلام پس ازماجرای عاشورا، برای بیداری مردم و رسوا نمودن یزیدیان و حاکمان جبار بنی‌امیه، بهره‌برداری بسیار نمود و خاطره شورانگیز کربلا و نهضت امام حسین علیه السلام را زنده نمود و از آن به عنوان یک حربه نیرومند تبلیغاتی بر ضد رژیم‌های باطل استفاده کرد. در آن هنگام که آوردن نام امام حسین علیه السلام قدغن بود و مزدوران بنی‌امیه از امام حسین علیه السلام بدگویی می‌کردند، امام سجاد علیه السلام همواره از آن حضرت یاد می‌کرد.

روش خاص برای تبلیغ

پس از حادثه جانگداز عاشورا، خلفای بنی‌امیه زمام امور امامت اسلامی را به دست گرفته و با استبداد و دیکتاتوری سخت، بی‌اندازه خونریزی و ظلم کرده و به تعالیم اسلامی لطمه زدند. امام سجاد علیه السلام در این شرایط با حالی جانسوز در گوشه خانه به سر می‌برد، کسی به محضرش نمی‌رفت و خود آن حضرت هم بر اثر بعضی از مسائل، آزاد نبود که به میان مردم برود. به ناچار برای خود، این روش را انتخاب کرد که به وسیله دعا دستورهای قرآن و معارف اسلام و روش خاندان رسالت را نشر دهد. این روش، یگانه ابتکاری بود که امام علیه السلام بی‌آنکه بهانه‌ای به دست دشمنان بیفتد به نشر معارف اسلام پرداخت.

بسوی پدر

اسوه علم و حلم، امام زین العابدین علیه السلام، پس از یک عمر مجاهدت در راه خدا و پس از ابلاغ پیام عاشورا به جوامع بشری، به دست هشام و یا ولید بن عبدالملک مسموم و در (25 محرم سال 95 ه ق) به شهادت رسید و بدن مطهرش را در کنار تربت پاک امام حسن مجتبی علیه السلام در بقیع به خاک سپردند.




      

امام سجاد

 

مرحوم قطب الدّین راوندى ، به نقل از حضرت باقرالعلوم علیه السّلام حکایت می کند:

شخصى به نام ابوخالد کابلى مدّت زمانى را خدمت گذارى امام سجّاد، حضرت زین العابدین علیه السّلام نمود و چون به طول انجامید، جهت دیدار با مادر خویش از امام سجّاد علیه السّلام اجازه خواست که راهى شهر شام گردد.

امام علیه السّلام او را مخاطب قرار داد و فرمود: اى ابو خالد! فردا مردى از اهالى شام - که معروف و ثروتمند مى باشد - به همراه دخترش که دچار جنّ زدگى شده است ، وارد مدینه خواهد شد.

پدر این دختر به دنبال کسى مى گردد که دخترش را معالجه و درمان نماید؛ پس تو نزد او مى روى و اظهار مى دارى که من دخترت را معالجه مى کنم و مقدار ده هزار درهم مى گیرم .

چون فرداى آن روز فرا رسید، مرد شامى وارد مدینه شد، ابوخالد کابلى طبق دستور امام علیه السّلام نزد وى آمد و گفت : چنانچه ده هزار درهم به من بدهى ، دخترت را معالجه و درمان مى نمایم .

پدر دختر هم قبول کرد و قول داد که چنانچه دخترش خوب و سالم شود آن مقدار پول را بپردازد.

ابوخالد کابلى نزد امام سجّاد علیه السّلام رفته و جریان را براى آن حضرت بازگو کرد.

پس حضرت به او فرمود: مرد شامى بى وفائى مى کند و پول را به تو نمى دهد؛ ولى با این حال ، تو نزد دختر مى روى و گوش چپ او را مى گیرى و مى گوئى : اى خبیث ! علىّ بن الحسین مى گوید: هر چه زودتر از بدن این دختر خارج شو و او را رها کن .

ابوخالد کابلى نیز پیام حضرت را به انجام رسانید و سپس دختر از آن حالت جنّ زدگى نجات یافت و بهبودى کامل خود را بازیافت .

امّا همین که ابوخالد آن ده هزار درهم را مطالبه نمود، مرد شامى بدون پرداخت کمترین پولى او را از منزل خود بیرون کرد.

پس از آن ، ابوخالد نزد امام زین العابدین علیه السّلام بازگشت و جریان را به طور مفصّل براى آن بزرگوار بازگو کرد.

حضرت به او فرمود: مرد شامى بى وفائى مى کند و پول را به تو نمى دهد؛ ولى با این حال ، تو نزد دختر مى روى و گوش چپ او را مى گیرى و مى گوئى : اى خبیث ! علىّ بن الحسین مى گوید: هر چه زودتر از بدن این دختر خارج شو و او را رها کن . ابوخالد کابلى نیز پیام حضرت را به انجام رسانید و سپس دختر از آن حالت جنّ زدگى نجات یافت

حضرت در پاسخ فرمود: گفته بودم که مرد شامى حیله و نیرنگ دارد و از پرداخت پول ، امتناع مى ورزد، ولى بدان که دخترش دو مرتبه به همین زودى دچار جنّ زدگى خواهد شد و پدرش نزد تو مى آید.

پس موقعى که مراجعه کرد به او بگو: چون به عهد خود وفا نکردى ، چنین شده است ؛ اکنون باید همان آن مبلغ را تحویل علىّ بن الحسین ، زین العابدین علیه السّلام بدهی تا او را معالجه و درمان کنم و دیگر آن حالت جنّ زدگى باز نخواهد گشت .

بنابر این مرد شامى به ناچار، آن مبلغ را تحویل امام سجّاد علیه السّلام داد؛ و ابوخالد نزد دختر آمد و همان سخن قبل را در گوش چپ دختر بازگو کرد و افزود: چنانچه برگردى ، تو را به آتش قهر خداوند متعال مى سوزانم .

امام محمّد باقر علیه السّلام افزود: با این روش ، دختر به بهبودى کامل رسید و نجات یافت و چون با پدرش به سمت شهر شام رفتند، پدرم حضرت زین العابدین علیه السّلام آن پول ها را تحویل ابوخالد کابلى داد و به او اجازه داد تا جهت دیدار مادرش راهى شهر شام گردد




      

گروهی از جوانان هیئت

 




      

 عزداری شب تاسوعای حسینی 1432

 

 

 

 

 

 

 




      

حضور مسولین شهر در خیمه حضرت علی اکبر و صرف نهار ظهر تاسوعای حسینی1430

 




      

آیت الله بهجت(ره) در پاسخ به سوالی ضمن تصریح به جایگاه زیارت عاشورا به حکایتی از حالت کشفی که برای یکی از بزرگان در اثر زیارت عاشورا ایجاد شده است اشاره کرده اند.

از آیت الله بهجت پرسیدند: داستان ها و قضایایى از کسانى که پیوسته زیارت عاشورا مى خواندند و به این صورت، متوسل مى شدند، گردآورى و چاپ شده است. نظر حضرت عالى در این باره چیست؟

 

ایشان پاسخ داده اند که: متن زیارت عاشورا، بر عظمت آن گواه است ؛ خصوصا با ملاحظه آنچه در سند زیارت رسیده است که حضرت صادق (ع) به صفوان مى فرماید: (این زیارت و دعا را بخوان و بر آن مواظبت کن. به درستى که من چند چیز را بر خواننده آن تضمین مى کنم: 1. زیارتش قبول شود. 2. سعى و کوشش وى مشکور باشد 3. حاجات او هرچه باشد، برآورده شود و ناامید از درگاه خدا برنگردد.
 
اى صفوان! این زیارت را با این ضمان، از پدرم یافتم و پدرم از پدرش...تا امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حضرت امیر نیز از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) و رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) از جبرئیل و او هم از خداى متعال نقل می کند و هرکدام این زیارت را با این ضمان، تضمین کرده اند و خداوند به ذات اقدس خود قسم یاد نموده که: ((هرکس این زیارت و دعا را بخواند، دعا و زیارت وى را بپذیرم و خواسته اش هرچه باشد، برآورده سازم)).
 
و از سند او استفاده مى شود که زیارت عاشورا از احادیث قدسى است و همین مطالب، سبب شده است که علماى بزرگ ما و استادان ما - با آن همه مشغولیت هاى علمى و مراجعاتى که داشتند - به خواندن آن مقید بودند تا جایى که استاد ما، مرحوم حاج شیخ محمد حسین اصفهانى، از خداوند خواسته بودند که در آخر عمرشان، زیارت عاشورا را بخوانند و سپس قبض ‍ روح شوند و دعایشان هم مستجاب شد و پس از پایان این زیارت، درگذشتند.
 
* تقید شیخ صدرا بادکوبه ای به زیارت عاشورا
 
شیخ صدرا بادکوبه اى با تبحرش در علوم عقلى و نقلى، آنچنان مقید به زیارت عاشورا بود که به هیچ عنوان، آن را ترک نکرد و کسى باورش ‍ نمى آمد که ایشان، این چنین پاى بند به عبادات و زیارت عاشورا باشد.
 
یکى از بزرگان هم نقل مى کردند روزى به قبرستان وادى السلام رفتم، در مقام حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) دیدم پیرمردى نورانى، مشغول زیارت عاشورا است و از حالات او معلوم شد که زائر است. نزدیک او رفتم ؛ حالت کشف براى من نمودار شد و حرم امام حسین (علیه السلام) و زائران آن حضرت را که مشغول رفت و آمد و زیارت بودند، مشاهده کردم!)).
 
منبع: شرح زیارت عاشوراء و داستان هاى شگفت آن

 




      


پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام وب قشنگی داری خوشحال شدم که پیامت را دیدم