سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لیلة الرغائب

از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر می‏شود.

لیلة الرغائب شب جمعه اول ماه رجب

رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می ‏آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دست‏یابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است، در حدیث است که رسول خدا(ص) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتاب‏های دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده‏ اند که پیامبر(ص) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می‏ گوید: ای دوست من مژده می ‏دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار می‏گوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ‏ای ندیدم و سخنی شیرین‏تر از کلام تو نشنیده ‏ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ می‏گوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده‏ ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد. (6)

کیفیت اعمال لیلة الرغائب

روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم" گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد





برچسب ها : مقاله  ,  ماه رجب  ,  لیله الرغائب  ,  مذهبی  , 
      

. در یکى‌ از روزها ، صبحگاهان‌ امام‌ على‌ (ع‌) فرمود : فاطمه‌ جان‌ آیا غذایى‌ دارى‌ تا از گرسنگى‌ بیرون‌ آیم‌ ؟ پاسخ‌ دادند : نه‌ ، به‌ خدایى‌ که‌ پدرم‌ را به‌ نبوت‌ و شما را
به‌ امامت‌ برگزید سوگند ، دو روز است‌ که‌ در منزل‌ غذاى‌ کافى‌ نداریم‌ و در این‌ مدت‌ شما را بر خود و فرزندانم‌ در طعام‌ ترجیح‌ دادم‌ .
امام‌ (ع‌) با تأسف‌ فرمودند : فاطمه‌ جان‌ چرا به‌ من‌ اطلاع‌ ندادى‌ تا به‌ دنبال‌ تهیه‌ غذا بروم‌ ؟ حضرت‌ زهرا (ع‌) فرمودند : اى‌ اباالحسن‌ ، من‌ از پروردگار خود حیا مى‌کنم‌
که‌ چیزى‌ را که‌ تو بر آن‌ توان‌ و قدرت‌ ندارى‌ ، درخواست‌ نمایم‌ .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 59)

 
2. کسى‌ که‌ عبادتهاى‌ خالصانه‌ خود را به‌ سوى‌ خدا فرستد ، پروردگار بزرگ‌ بهترین‌ مصلحت‌ او را به‌ سویش‌ فرو خواهد فرستاد .
(بحار الانوار ، ج‌ 70 ، ص‌ 249)

 
3. پاداش‌ خوشرویى‌ در برابر مؤمن‌ بهشت‌ است‌ ، و خوشرویى‌ با دشمن‌ ستیزه‌ جو ، انسان را از عذاب‌ آتش‌ باز مى‌دارد .
(بحار الانوار ، ج‌ 75 ، ص‌ 401)

 
4. حضرت‌ فاطمه‌ سلام‌ الله‌ علیها به‌ پدر گرامى‌شان‌ عرض‌ کردند : اى‌ رسول‌ خدا زنان قریش‌ به‌ منزل‌ من‌ وارد شدند و گفتند : پیامبر تو را همسر کسى‌ قرار داد که‌
سرمایه‌اى‌ ندارد . رسول‌ اکرم‌ صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ در جواب‌ فرمودند : قسم‌ به‌ خدا دخترم‌ ، در خیرخواهى‌ تو کوتاهى‌ نکرده‌ام‌ که‌ تو را به‌ اولین‌ مسلمان‌ و عالمترین‌ و
بردبارترین‌ اشخاص‌ تزویج‌ نموده‌ام‌ .
دخترم‌ ، همانا خداى‌ عزوجل‌ نگاهى‌ به‌ زمین‌ افکند و از اهل‌ آن‌ دو نفر را برگزید ، که‌ یکى‌ از آن‌ دو را پدرت‌ و دیگرى‌ را شوهرت‌ قرار داد .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 133)
 
5. ما اهل‌ بیت‌ رسول‌ خدا ، وسیله‌ ارتباط خدا با مخلوقات‌ و برگزیدگان‌ خداییم‌ ، ماجایگاه‌ پاک‌ خدا و دلیلهاى‌ روشن‌ او و وارثان‌ پیامبران‌ الهى‌ مى‌باشیم‌ .
(شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ لابن‌ ابی‌ الحدید ، ج‌ 16 ، ص‌ 211)

 
6. خداوند اطاعت‌ و پیروى‌ از ما اهل‌ بیت‌ (ع‌) را سبب‌ برقرارى‌ نظم‌ اجتماعى‌ در امت‌ اسلامى‌ ، و امامت‌ و رهبرى‌ ما را عامل‌ وحدت‌ و در امان‌ ماندن‌ از تفرقه‌ها
قرار داده‌ است‌ .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ : انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 258)

ادامه مطلب...



برچسب ها : مقاله  ,  پیامک  ,  حدیث  ,  حضرت زهرا  ,  اس ام اس  , 
      

حضرت فاطمه

 

طبق فرمایش مرحوم محقق اصفهانی باید گفت:

 

البته باید توجه شود که مقصود از این گفتار هرگز این نیست که مقام ایشان را از پیامبر صلی الله علیه وآله یا امیرالم?منین علیه السلام بالاتر بدانیم چرا که این مطلبی است بر خلاف فرمایشات خود معصومین علیهم السلام(1) بلکه منظور صرفا مربوط به روایات موجود می باشد یعنی روایاتی که در شأن ایشان موجود است در شأن سائر معصومین علیهم السلام موجود نیست یا دست کم از این قبیل نیست که ما به نمونه هایی از این روایات اشاره می کنیم .

 

حقیقت شب قدر

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که راجع به سوره قدر فرموده اند :

«الیلة فاطمة و القدر الله فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد أدرک لیلة القدر و إنما سمیت فاطمة لأن الخلق فطموا عن معرفتها .» (2)

شب قدر همان فاطمة است و قدر همان خداوند است (نتیجه این می شود که مراد از لیلة القدر فاطمه ی خدا می شود ) پس هر کس که فاطمه را آن گونه که حق معرفت اوست بشناسد ، شب قدر را درک نموده و فاطمه فاطمه نامیده شده است چرا که خلائق از معرفت او جدا شده اند و هرگز به مقام و منزلت او پی نخواهند برد!!!

انصافا که روایت بسیار عجیبی است که درک درست و دقیق معنای آن از عهده هر کسی بر نمی آید !

جبرئیل به طور مکرر در این 75 روز وارد مى‏شده و مسائل آتیه ‏اى که بر ذریه او مى ‏گذشته است، آن مسائل را مى ‏گفته است و حضرت امیر سلام اللَّه علیه هم ثبت مى ‏کرده است. و شاید یکى از مسائلى که گفته است، راجع به مسائلى است که در عهد ذریه بلند پایه او حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- است، براى او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد

کشته راه حق

در حدیثی که دارای سند قوی و صحیح می باشد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام فرموده اند:

«إن فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة ... .» (3)

منظور از شهیده بودن همان مقتول فی سبیل الله بودن است و ممکن است که علاوه بر این به معنی گواه بر خلائق نیز باشد که از مقامات اولیا است و با معنی اول منافاتی ندارد و منظور از صدیقه بودن نیز مقامی ویژه در نزد خداوند است که کسانی مثل انبیا به آن مقام می رسند چنانچه خداوند در قرآن این مقام را برای ابراهیم و یوسف و ادریس  علیهم السلام اثبات نموده است !!(4)

 

الگوی انسان کامل

در حدیثی مسند از ولی عصر عج می خوانیم :

«وفی ابنة رسول الله صلی الله علیه وآله وعلیها إلیّ إسوة حسنة. » (5)

یعنی دختر رسول گرامی اسلام الگوی نیکویی برای من است !!

حضرت فاطمه

 


مصحف آسمانی

در ادامه مناسب است فرمایشات حضرت امام ره را راجع به یکی از این روایات فضایل حضرت زهرا علیها السلام که م?ید عرض حقیر است با هم مطالعه کنیم:

«من راجع به حضرت صدیقه- سلام اللَّه علیها- خودم را قاصر مى‏دانم که ذکرى بکنم، فقط اکتفا مى‏کنم به یک روایت که در کافى شریف است (6) و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق - سلام اللَّه علیه - مى‏فرماید:

حضرت فاطمه - سلام اللَّه علیها - بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در این دنیا، و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین مى ‏آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض مى ‏کرد و مسائلى از آینده نقل مى ‏کرد. ظاهر روایت این است که در این 75 روز مراوده ‏اى بوده است؛ یعنى، رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیاى عظام‏ درباره کسى این طور وارد شده باشد که در ظرف 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیه‏ اى که واقع مى‏ شده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذریه او مى ‏رسیده است در آتیه، ذکر کرده است و حضرت امیر سلام اللَّه علیه هم آنها را نوشته است، کاتب وحى بوده است حضرت امیر سلام اللَّه علیه ، همان طورى که کاتب وحى رسول خدا صلی الله علیه وآله بوده است - و البته آن وحى به معناى آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم صلی الله علیه وآله - کاتب وحى حضرت صدیقه در این 75 روز بوده است.

حضرت امیر سلام اللَّه علیه ، همان طورى که کاتب وحى رسول خدا صلی الله علیه وآله بوده است- و البته آن وحى به معناى آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم صلی الله علیه وآله - کاتب وحى حضرت صدیقه در این 75 روز بوده است

مسئله آمدن جبرئیل براى کسى یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل براى هر کسى مى‏آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسى که جبرئیل مى‏خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است، چه ما قائل بشویم به اینکه قضیه تنزیل، تنزل جبرئیل، به واسطه روح اعظم خود این ولى است یا پیغمبر است. او تنزیل مى ‏دهد او را و وارد مى‏ کند تا مرتبه پایین یا بگوییم که خیر، حق تعالى او را مأمور مى‏ کند که برو و این مسائل را بگو. چه آن قسم بگوییم که بعض اهل نظر مى ‏گویند و چه این قسم بگوییم که بعض اهل ظاهر مى ‏گویند، تا تناسب مابین روح این کسى که جبرئیل مى ‏آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است، و انبیاى درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسى و عیسى و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسى دیگر نشده است.

حتى درباره ائمه هم من ندیده ‏ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این است که براى حضرت زهرا - سلام اللَّه علیها - ست که آنکه من دیده ‏ام که جبرئیل به طور مکرر در این 75 روز وارد مى‏شده و مسائل آتیه‌‏اى که بر ذریه او مى ‏گذشته است، آن مسائل را مى ‏گفته است و حضرت امیر سلام اللَّه علیه هم ثبت مى ‏کرده است. و شاید یکى از مسائلى که گفته است، راجع به مسائلى است که در عهد ذریه بلند پایه او حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- است، براى او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمى‏دانیم، ممکن است.

در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلى که براى حضرت زهرا - سلام اللَّه علیها- ذکر کرده‏اند- با اینکه آنها هم فضایل بزرگى است- این فضیلت را من بالاتر از همه مى ‏دانم که براى غیر انبیا- علیهم السلام- آن هم نه همه انبیا، براى طبقه بالاى انبیا- علیهم السلام- و بعض از اولیایى که در رتبه آنها هست، براى کس دیگر حاصل نشده. و با این تعبیرى که مراوده داشته است جبرئیل در این هفتاد و چند روز، براى هیچ کس تاکنون واقع نشده و این از فضایلى است که از مختصات حضرت صدیقه - سلام اللَّه علیها- استو» (7)

 

پی نوشت ها:

1- وسائل ج12 ص23 ح21920 وارشاد مفیدج2ص94 وفضائل بن شاذان ص72.

2- بحارالأنوار ج43 ص 298 .

3- کافی ج1 ص458 .

4- سوره مریم /41و56 وسوره یوسف / 46 .

5- الغیبة للشیخ الطوسی ص 286 .

6- کافی ج1 ص240 .

7- صحیفه امام ره ج20 ص 4تا 6.

ناطقه مرا مگر روح قدس کند مدد           تا که ثنای حضرت سیدة النسا کند

 


اگر کسی با روایاتی که در فضیلت اهل بیت علیهم السلام وارد شده مأنوس و آشنا باشد درمی یابد که ویژگی ای در این روایات وجود دارد که قابل چشم پوشی و گذر سطحی نیست و به جرأت می توان گفت: روایات فضیلت مجلله فاطمه زهرا سیدة نساء العالمین سلام الله علیها حتی در مورد سائر معصومین و حتی در مورد پیامبر و امیر الم?منین صلوات الله علیهم أجمعین بی نظیر یا کم نظیر است !





برچسب ها : مقاله  , 
      

استخاره‌ای که در روایات اسلامی آمده همان طلب خیرکردن از خداست، یعنی هرکاری را که می‏‌خواهیم شروع کنیم اول از خدا بخواهیم، که خدایا! خیر مرا در این کار قرار بده! خدایا مرا در این کار راهنمائی کن! خدایا عاقبت این کار را ختم به خیر کن! این طلب خیر کردن و استخاره کردن است.
در مورد استخاره روایات متعددی در کلام بزرگان دین وارد شده است از جمله در روایتی از امام صادق(ع)حکایت شده است که: " اگر کسی بدون استخاره وارد کاری شود و مورد ابتلاء و امتحان و در معرض مشکلات قرار بگیرد پاداش به او داده نمی‏‌شود1".یا در روایت دیگری حکایت شده: «از شقاوت و بدبختی است که کسی عملی انجام دهد و استخاره از خدا نکند.»
 
همچنین از امام صادق(ع)حکایت شده: "اگر کسی از خدا طلب خیر کند خداوند به او خیر می‏‌دهد، اگر چه در آن کار مشکلاتی برای او واقع شود و (به ظاهر) نامطلوب باشد ولی عاقبت کار را خدا خیر قرار می‏‌دهد3".
 
یکی از مسائل مهم در این زمینه، روش و چگونگی استخاره‏ و انجام آن و توسط چه کسانی است، زیرا چیزی که امروزه انجام می‏‌شود مثل استخاره با تسبیح و مانند آنها را بزرگان معتقدند: «نوع من القرعه‏» نوعی قرعه‏‌کشی است یعنی اگر کسی بین دو کار، مشورت کرد و طلب خیر نمود، ولی نتوانست تشخیص بدهد که کدام بهتر است و متحیر ماند اینجا می‏‌گویند استخاره کند که «نوعٌ من القرعه‏» نوعی قرعه‏‌کشی است، که این راه را انتخاب بکنم یا آن راه را، و این که «قرعه راه‏‌حل هر مشکلی است» در قواعد فقهی هم مطرح است.
 
بنابراین در روایاتی از امام صادق(ع)حکایت شده که" قبل از استخاره دو رکعت نماز بخوانید بعد استخاره کنید، طلب خیر کنید یا با دعا طلب خیر بکنید4".
 
و در روایت دیگری از آن حضرت آمده است که" اگر عبدی و بنده‏‌ای از خدا طلب خیری (استخاره) کند اگر چه یک مرتبه، خداوند به او الهام می‏‌کند که چه کاری را انجام بدهد و او را به طرف کار خیر، و چیزی که خیرش در اوست راهنمائی می‏‌کند5".
 
استخاره با قرآن‏
استخاره با قرآن این است که اگر واقعاً انسان بر سر دو راه متحیر ماند بعد از طلب خیر از خدا و مشورت با اهلش و ... باز هم نتوانست راهی را انتخاب کند قرآن را باز کند راهش را خدا نشان می‏‌دهد.
 
از امام صادق علیه السلام حکایت شده: " اگر نتوانستی کاری را تشخیص دهی قرآن را باز کن اولین چیزی که به چشمت آمد طبق آن عمل کن. مثلًا اگر آیه‏ بهشت بود طبقش عمل کن، اگر آیه‏ عذاب بود طبقش عمل نکن6".
 
دلایل جواز استخاره با قرآن
 درباره‌ی استخاره با قرآن روایاتی از پیشوایان معصوم علیهم السلام نقل شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
 
روایت شده است که: یسع بن عبدالله قمی به امام صادق(ع)عرض کرد: گاهی می‌خواهم کاری انجام دهم ولی متحیر هستم که آیا انجام دهم یا نه؟ امام صادق (ع)به او فرمود: "هنگام نماز که شیطان از هر وقت دیگر از انسان دورتر است قرآن را بگشا، اولین آیه‌ای که در آغاز صفحه دست راست می‌بینی، عمل کن7".
 
همچنین از رسول خدا(ص)نقل شده است که فرمود: هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار سوره‌ی توحید را بخوان سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست، سپس بگو: «اللهم تفألت بکتابک و توکلت علیک فأرنی من کتابک ماهو مکتوم من سرک المکنون فی غیبک». یعنی: "خدایا به کتاب تو تفأل می‌زنم، و بر تو توکل می‌کنم و از کتابت آن‌چه را که در نهان غیب تو، پوشیده شده به من بنمایان.» پس از این دعا، قرآن را بگشا و از سطر اول، صفحه‌ی سمت راست، مقصود خود را به دست آور.8"
 
در جایی دیگر نقل شده که وقتی خبر تولد زید را به پدر بزرگوارش امام سجاد(ع) دادند، امام به اصحاب خود رو کرد و فرمود: نام این کودک را چه بگذارم؟ هر کس، نامی گفت، حضرت قرآن طلبید قرآنی را به آن حضرت دادند، به قران تفأل زد، این آیه آمد: «وفضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً».بار دیگر قرآن را گشود، این بار در آغاز صفحه‌ی اول قرآن، این آیه آمد: «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله... وذلک هو الفوز العظیم».امام سجاد (ع)به این دو آیه نظر انداخت و دید هر دو در مورد جهاد در راه خدا است و از آنچه که رسول خدا (ص) در مورد «زید» فرموده بودند که در صلب امام سجاد (ع)پدید می‌آید، دریافت که این کودک همان زید است، آن‌گاه مکرّر به حاضران فرمود: "سوگند به خدا این همان «زید» است9" و نام او را زید گذاشت.
 
منابع:
 
1- بحارالانوار، ج 91، ص 222- 223
 
2- بحارالانوار، ج 91، ص 256
 
3- وسائل الشیعه، ج 5، ص 204
 
4- میزان الحکمة، ج 3، ص 226
 
5- بحارالانوار، ج 91، ص 257
 
6- میزان الحکمة، ج 3، ص 228 و وسائل الشیعه، ج 4، ص 875
 
7- مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص 42 و 43.
 
8 مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 91، ص 241.
 
9- ابوالفضل طریقه‌دار، استخاره و تفأل، ص 26 به نقل از عیون اخبار رضا، ج 1، ص 195.




برچسب ها : مقاله  , 
      

از خــون سرخ بهمن سـرسبز شد بهاران              

اندیشه بـــــاور شد، در امـــــــــتداد باران

بر صخره‏های همت جوشیده خـون غیرت            

   بانگ سرود و وحـــدت آید زچشمه‌ساران

والــــفجر بهمن آمد، فـــــصل شکفتن آمد            

   بر پهندشت باور، خــالی است جای یاران

 

بهمن، یادآور حماسه پرشکوه و کم‌نظیر ملتی است که توانست تحت رهبری و هدایت بزرگمردی فرزانه و روحانی و با بهره‌گیری از دین مبین اسلام در رویارویی خونینی مقابل استبداد شاهنشاهی فصل جدیدی از حیات سیاسی و فرهنگی خویش را آغاز کند و بار دیگر نقش تاریخی و بی‌مانند خود را در اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی تجدید کند.

در بهمن‌ماه 57، جهان شاهد تحولی شگرف و انقلابی عظیم و مردمی در تاریخ بود. قیام ملتی مصمم و یکپارچه با قلب‌هایی سرشار از عشق و ایمان. در بهمن‌ماه، رهبر بزرگ و نستوهی، پس از سال‌ها دوری از وطن، قدم بر خاک گلگون میهن گذاشت تا آزادی و استقلال را نصیب امتی خداخواه کند. امام آمد و عظمت، شرافت و افتخار به همراه آورد و به فرموده مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای(مدظله العالی) «امام آمد تا به نام خدا سفینه نجات خلق را از میان لجه‌ای خون به ساحل پیروزی رهنمون شود. و بدین سان بهمن 57 طلوع دوباره اسلام ناب محمدی(ص)، تجدید حیات مستضعفان و خشنودی حضرت ولی‌عصر، مهدی موعود(عج) را نوید داد.

سلام بر تو ای مطلعِ فجر، ای سپیده سحر، ای انفجار نور، خوش آمدی. خوش آمدی که با آمدنت زنجیرهای سنگی از گردنمان گسیخت، کمرهای خمیده‌مان راست شد، بر لب‌های پژمرده‌مان شکوفه‌های تبسم نشست، در قلب‌های سوخته‌مان گلبوته‌های عشق و امید رویید و بر گونه‌های زردمان گل‌خنده‌های شادی نمودار شد. خوش آمدی که با مقدمت، عطر آزادی به جای بوی باروت در فضای میهن اسلامی‌مان پیچید و قفس‌ها شکسته شد. خوش آمدی که با آمدنت، سوز و سرما از شهر و دیارمان گریخت. خوش آمدی ای فجر پیروزی. تو طلوع آزادی وطن، بارش مهتاب، ترانه عشق، نردبان عروجی. مقدمت را گرامی می‌داریم و پیامت را پاسداری می کنیم.

  

ایام‌الله دهه مبارک فجر، طلیعه سالگرد سی و چهارمین
بهار آزادی و پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی
بر
 ملت غیور و  قدرشناس ایران اسلامی مبارک باد.
 




برچسب ها : مقاله  , 
      

همه ی ما کم و بیش با آثار و فواید صدقه آشنا هستیم،و اکثریت این گفتار "صدقه رفع بلاست" را شنیده ایم،آیا کمی یا زیادی صدقه در اثرات آن تأثیر دارد؟حال در این نوشتار بیشتر سعی بر آن است که به یکی از سخنان علی بن ابیطالب در مورد مقدار صدقه بپردازیم،که آیا پرداخت صدقه اندک با عدم پرداخت آن یکی است؟

صدقه
بخشش کم

و قال علی علیه‌السلام : "لاَ تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِیلِ، فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ"(1) از بخشش کم حیا مکن زیرا محروم ساختن از آن هم کمتر است!

بسیارند کسانی که معتقدند باید بخشش به مقدار قابل ملاحظه باشد و اگر انسان توان آن را نداشت، ترک کند. در حالی که بخشش کم حداقل دو فایده دارد: نخست این که در بسیاری از موارد همین مقدار حل مشکلی می کند و دیگر اینکه دست رد به سینه درخواست کننده زدن، نوعی اهانت است و این کار جلوی اهانت را می گیرد. اضافه بر اینها روح سخاوت را در انسان در تمام حالات پرورش می دهد.

تعبیر به"إِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ": نوعی کنایه و تشبیه است، زیرا محروم کردن قابل مقایسه با مقدار مالی که انسان می‌بخشد نیست تا بگوییم این ازآن کمتر است. امام محروم کردن را نیز نوعی بخشش بسیار کم محسوب کرده که هر بخششی از آن بیشتر است.

در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم: "هر کار نیکی صدقه ای محسوب می شود خواه به غنی باشد یا فقیر، بنابراین صدقه را ترک نکنید  هر چند به نیمی از دانه خرما باشد و خود را از آتش دوزخ دور دارید هرچند به نیمی از یک دانه خرما باشد، زیرا خداوند متعال این صدقه کوچک را برای صاحبش پرورش می دهد، همانگونه که شما بچه اسب یا بچه شتر خود را پرورش می دهید و در روز قیامت پرورش یافته آن را به او باز می گرداند تا جایی که بزرگتر از کوه عظیمی خواهد بود."(2)  

فواید صدقه

حضرت علی (علیه السلام) فرمود: روزى را به وسیله صدقه فرود آورید!(3)

 و آن حضرت فرمود: ایمانتان را با صدقه حفظ کنید، و اموالتان را با زکات نگهدارید، و امواج بلاء را با دعا دور سازید.(4)

و آن حضرت فرمود: آن گاه که فقیر و نیازمند شدید، با خداوند بوسیله صدقه تجارت کنید.(5)

و امام ابو جعفر علیه السّلام فرمود: نیکوکارى و صدقه‏ فقر را از میان می برند، و بر عمر مى‏افزایند، و هفتاد احتمال مردن به وضع بد را از صاحبشان دفع می کنند.(6)

در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم:"هر کار نیکی صدقه ای محسوب می شود خواه به غنی باشد یا فقیر،بنابراین صدقه را ترک نکنید هرچند به نیمی از دانه خرما باشد وخود را از آتش دوزخ دور دارید هرچند به نیمی از یک دانه خرما باشد،زیرا خداوند متعال این صدقه کوچک را برای صاحبش پرورش می دهد،همانگونه که شما بچه اسب یا بچه شتر خود را پرورش می دهید ودر روز قیامت پرورش یافته آن را به او باز می گرداند تا جایی که بزرگتر از کوه عظیمی خواهد بود

و امام صادق علیه السّلام فرمود: بیمارانتان را با صدقه‏ مداوا کنید، و بلا را با دعا دفع نمائید، و نزول رزق را بوسیله صدقه‏ بطلبید، زیرا که صدقه‏ رزق را از میان دو فکّ هفتصد شیطان که همگى مانع وصول آنند رها می سازد، و هیچ چیز بر شیطان سنگین‏تر از صدقه‏ بر م?من نیست. و صدقه‏ پیش از آنکه در دست بنده واقع شود، در دست خداى تبارک و تعالى قرار می‌گیرد.(7)

 و آن امام علیه السّلام فرمود: براى شخص بیمار مستحبّ است که بدست خود صدقه‏ را به سائل بدهد، و از سائل بخواهد که در باره‏اش دعا کند.(8)

صدقه

 


داستانى شگفت از صدقه‏

مردى بنام عابد، از نیکان قوم موسى، سى سال از حضرت حق درخواست فرزند داشت ولى دعایش به اجابت نرسید. به صومعه یکى از انبیاى بنى اسرائیل رفت و گفت: اى پیامبر خدا! براى من دعا کن تا خدا فرزندى به من عطا کند، من سى سال است از خدا درخواست فرزند دارم ولى دعایم به اجابت نمى‏رسد. آن پیامبر دعا کرد و گفت: اى عابد! دعایم براى تو به اجابت رسید، به زودى فرزندى به تو عطا مى‏شود، ولى قضاى الهى بر این قرار گرفته که شب عروسى آن فرزند شب مرگ اوست!!

عابد به خانه آمد و داستان را براى همسرش گفت؛ همسرش در جواب عابد گفت: ما به سبب دعاى پیامبر از خدا فرزند خواستیم تا در کنار او در دنیا راحت بینیم، چون به حد بلوغ رسد به جاى آن راحت، ما را محنت رسد، در هر صورت باید به قضاى حق راضى بود. شوهر گفت: ما هر دو پیر و ناتوان شده‏ایم‏، چه بسا که وقت بلوغ او عمر ما به پایان رسد و ما از محنت فراق او راحت باشیم.

پس از نُه ماه پسرى نیکو منظر و زیبا طلعت به آنان عطا شد؛ براى رشد و تربیت او رنج فراوان بردند تا به حد رشد و کمال رسید؛ از پدر و مادر درخواست همسرى لایق و شایسته کرد؛ پدر و مادر نسبت به ازدواج او سستى روا مى‏داشتند، تا از دیدار او بهره بیشترى برند؛ بناچار کار به جایى رسید که لازم آمد براى او شب زفاف برپا کنند؛ شب عروسى به انتظار بودند که چه وقت سپاه قضا درآید و فرزندشان را از کنار آنان برباید؛ عروس و داماد شب را به سلامت به صبح رساندند و هم چنان به سلامت بودند تا یک هفته بر آنان گذشت، پدر و مادر شادى کنان به نزد پیامبر زمان آمدند و گفتند: با دعایت از خدا براى ما فرزندى خواستى و گفتى که شب زفاف او با شب مرگ او یکى است، اکنون یک هفته گذشته و فرزند ما در کمال سلامت است!

و امام صادق علیه السّلام فرمود: بیمارانتان را با صدقه‏ مداوا کنید، و بلا را با دعا دفع نمائید، و نزول رزق را بوسیله صدقه‏ بطلبید، زیرا که صدقه‏ رزق را از میان دو فکّ هفتصد شیطان که همگى مانع وصول آنند رها می سازد، و هیچ چیز بر شیطان سنگین‏تر از صدقه‏ بر م?من نیست. و صدقه‏ پیش از آنکه در دست بنده واقع شود، در دست خداى تبارک و تعالى قرار می گیرد

پیامبر گفت: شگفتا! آنچه من گفتم از نزد خود نگفتم، بلکه به الهام حق بود، باید دید فرزند شما چه کارى انجام داد که خداى بزرگ، قضایش را از او دفع کرد. در آن لحظه جبرئیل امین آمد و گفت: خدایت سلام مى‏رساند و مى‏گوید: به پدر و مادر آن جوان بگو: قضا همان بود که بر زبان تو راندم، ولى از آن جوان خیرى صادر شد که من حکم مرگ را از پرونده‏اش محو کردم و حکم دیگر به ثبت رساندم، و آن خیر این بود که: آن جوان در شب عروسى مشغول غذا خوردن شد، پیرى محتاج و نیازمند در خانه آمد و غذا خواست، آن جوان غذاى مخصوص خود را نزد او نهاد، آن پیر محتاج غذا را که در ذائقه‏اش خوش آمده بود، خورد و دست به جانب من برداشت و گفت: پروردگارا! بر عمرش بیفزا. من که آفریننده جهانم به برکت دعاى آن نیازمند هشتاد سال بر عمر آن جوان افزودم تا جهانیان بدانند که هیچ‏کس در معامله با من از درگاه من زیانکار برنگردد و اجر کسى به دربار من ضایع و تباه نشود .(9) 

نتیجه:

مهم اینست که انسان در انفاق خود، هر چند کم اخلاص داشته باشد. این خلوص نیت کم را بسیار و کوچک را بزرگ می‌کند.

    ببخش مال و مترس از کسی که هرچه دهی                             جزای آن به یکی ده ز دادگر یابی

پی نوشت ها:

1-نهج البلاغه،حکمت 67

2-بحار الانوار،ج71،ص410.

3- نهج البلاغه ،حکمت137.

4- نهج البلاغه ،حکمت 146.

5- نهج البلاغه ،حکمت 258.

6- من لا یحضره الفقیه ،ترجمه غفارى، على اکبر ومحمد جواد و بلاغى، ج‏2 ،ص 374.

7-همان

8-همان،ص375.

9- الستین الجامع،ص44.





برچسب ها : مقاله  , 
      


پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام وب قشنگی داری خوشحال شدم که پیامت را دیدم