سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروفسور هانرى کربن, محقق و شرق شناس معروف فرانسوی, نهج البلاغه را از مهمترین سرچشمه هایى معرفى کرد که متفکران شیعه پیوسـتـه از آن سیراب شده اند.
در قسمتى از گفتار او آمده اسـت کـه بـعد از قـرآن و احـادیـث پیامبر اسلام(ص), نهج البلاغه در درجه نخست اهمـیـت قـرار دارد و تفکر فلسفى شیعه به آن وابسته است.


استاد امین نخله, یکى از صاحبنظران مسیحیت, در جواب شخـصى کـه از او درخواست کرده بود که صد کلمه از نهج البلاغـه را بـراى او انتخاب کند, مى گوید: به خدا قسم نمى توانم.
چگونه از میان صدها کلمه کهربار تعداد صد کلمه آن را انتـخـاب کنم. من از انتخاب یک کلمه آن هم عاجز هستـم, زیـرا ایـن کـار درست به این مى ماند که دانه یاقوتى را از کنار دانه هاى دیـگـر بردارم.


بولس سلامه, استاد شاعر و نویسنده معروف مسیحى لبنانی, دربـاره نهج البلاغه مى گوید: نهج البلاغه اثر جاودانه اى است کـه انسـان را به شناخت اندیشه بزرگ علـى ابـن طـالـب (عـلیـه السـلام) وادار مـى سـازد و هیـچ کـتـابـى جـز قـرآن بــر آن بــرتــرى ندارد.


جرج جرداق نویسنده و ادیب معروف مسیحی, نهج البلاغـه را بـیـانى رساتر از هر بیانى دانسته اسـت کـه تـا انسـان هسـت و اندیـشه انسانى وجود دارد, با ذوق هنرى و ادبى انسان پیوند ناگسسـتـنى خواهد داشت.
 

برگرفته شده از مجله مکتب اسلام , ش 4 , سال 40

 




      




      

متن زیر فرازهائى از زندگى حضرت امام خمینى - سلام الله علیه - است که پس از توضیحات معظم له، فرزند گرامى ایشان حضرت حجت ‏الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینى نوشته و سپس حضرت امام آن را اصلاح نموده است:

بسمه تعالى

به حسب شناسنامه شماره : 2744  تولد: 1279 شمسى در خمین، اما در واقع 20 جمادى‏الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق اول مهر 1281 شمسى است. (18 جمادى‏الثانى 1320 مطابق 30 شهریور 1281 صحیح است)

نام خانوادگى: مصطفوى; پدر: آقا مصطفى; مادر: خانم هاجر (دختر مرحوم آقامیرزا احمد مجتهد خوانسارى الاصل و خمینى المسکن)

صدور در گلپایگان به وسیله صفرى‏نژاد رئیس اداره آمار ثبت گلپایگان در خمین در مکتبخانه مرحوم ملا ابوالقاسم تحصیل شروع و نزد مرحوم آقاشیخ جعفر و مرحوم میرزا محمود (افتخار العلماء) درسهاى ابتدایى سپس در خلال آن نزد مرحوم حاج میرزا محمد مهدى (دایى) مقدمات شروع و نزد مرحوم آقاى نجفى خمینى منطق شروع و نزد حضرت‏عالى (×) ظاهرا (سیوطى و شرح باب حادى عشر و) منطق و مسلما در مطول مقدارى. در ادراک که سنه 1339 قمرى براى تحصیل رفتم نزد مرحوم آقا شیخ محمد على بروجردى مطول و نزد مرحوم آقا شیخ محمد گلپایگانى منطق و نزد مرحوم آقا عباس اراکى شرح لمعه پس از هجرت به قم به دنبال هجرت مرحوم آیت ‏الله حاج شیخ عبدالکریم - رحمة الله علیه - (ظاهرا هجرت ایشان رجب 1340 قمرى بود) هجرت آیت‏الله حائرى به قم رجب 1340 و نوروز 1300 شمسى است) تتمه مطول را نزد مرحوم ادیب تهرانى موسوم به آقا میرزا محمد على و سطوح را نزد مرحوم آقاى حاج سید محمد تقى خوانسارى مقدارى و بیشتر نزد مرحوم آقا میرزا سید على یثربى کاشانى تا آخر سطوح و با ایشان به درس خارج مرحوم آیت ‏الله حائرى (حاج شیخ عبدالکریم) مى‏رفتیم و عمده تحصیلات خارج نزد ایشان بوده است. و فلسفه را مرحوم حاج سید ابوالحسن قزوینى و ریاضیات (هیئت، حساب) نزد ایشان و مرحوم آقامیرزا على اکبر یزدى. و عمده استفاده در علوم معنوى و عرفانى نزد مرحوم آقاى آقامیرزا محمد على شاه‏آبادى بوده است پس از فوت مرحوم آقاى حائرى با عده ‏اى از رفقا بحث داشتیم تا آنکه مر حوم آقاى بروجردى - رحمة‏الله - به قم آمدند براى ترویج ایشان به درس ایشان رفتم و استفاده هم نمودم و از مدتها قبل از آمدن آقاى بروجردى عمده اشتغال به تدریس معقول و عرفان و سطوح عالیه اصول و فقه بود پس از آمدن ایشان به تقاضاى آقایان; مثل مرحوم آقاى مطهرى به تدریس خارج فقه مشغول شدم و از علوم عقلیه بازماندم و این اشتغال در طول اقامت قم و مدت اقامت نجف مستدام بود و پس از انتقال به پاریس از همه محروم و به امور دیگر اشتغال داشتم که تاکنون ادامه دارد. نام عیال اینجانب خدیجه ثقفى معروف به قدس ایران، متولد 1292 شمسى، صبیه حضرت آقاى  حاج میرزا محمد ثقفى طهرانى.

تاریخ ازدواج: 1308; فرزند اول: مصطفى، متولد: 1309 شمسى; 3 دختر در قید حیات با یک پسر، احمد متولد: 1324; دختران به ترتیب سن: صدیقه، فریده، فهیمه، سعیده و بعد از احمد، لطیفه; آخرین فرزند در حیات احمد.

پی ‏نوشت:

× منظور آیت الله پسندیده مى‏باشند.




      

امام:
من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

رهبری:
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی؟
تو طبیب همه ای، از چه تو بیمار شدی؟
امام:
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بردم
همچو منصور خریدار سرِ دار شدم

رهبری:
تو که فارغ شده بودی زِ همه کون و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی

امام:
غم دلدار فکنده است به جانم شررى
که به جان آمدم و شهره بازار شدم

رهبری:
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی

امام:
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم

رهبری:
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی

امام:
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم

رهبری:
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته دُر بار تو هشیار شدی

امام:
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند مى‏آلوده مددکار شدم

رهبری:
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی

امام:
بگذارید که از بتکده یادى بکنم
من که با دستِ بت میکده، بیدار شدم

رهبری:
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی

منبع: http://www.talaghii.blogfa.com

 




      




      

برخیز به شادى، گه برخاستن است
چون شادى امشب ز گنه تاختن است
امشب شب میلاد تقى هست و شب
عیدى ز جواد و اهل بیت خواستن است
 


خوش باش که قلب شیعه شاد است امشب
کار همه بر وفق مراد است امشب
درهاى بهشت آرزو باز شده است
چون شام ولادت جواد است امشب
 


میلاد تقى نهم امام است امروز
در کشور جود، بار عام است امروز
تبریک فرشتگان به درگاه رضا
هم در صلوات است و سلام است امروز
 


امشب رضویون همه شادند
دل در حرم رضا نهادند همه
عیدى ولادت از پدر مى‏ گیرند
خشنود ز مقدم جوادند همه
 


می دهد عیدی رضا(ع) بر شیعیان و دوستانش
جشنی از بهر پسر، شاه خراسان دارد امشب
میلادامام جواد(ع) مبارک
 


آفتابی امشب از بیت رضا سر میزند
کودکی لبخند در دامان مادر میزند
آن که جودش خیره سازد چشم هر فرزانه را
و آن که با علمش به جان خصم آذر میزند
میلادامام جواد(ع) مبارک

ادامه مطلب...


      

امام جوان! درود بر لحظه‌های شفافی که با تو خواهند بود و مسیری که از عطر کلمات مقدست سرمست می‌شود؛ از 195 تا 220 هجری قمری!

درود بر دانایی متجلی در بزرگ و کوچک اهل‌بیت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله.

سلام بر این نور واحد که بی تغییر، در کالبد دوازده پیکر مطهر جاری شد!

تکلم کن تا تاریخ، دوباره از شگفتی، مات بماند.

- چگونه کودکی هشت ساله، این‌چنین تمام ذرات را متبرک می‌کند و تمام تفسیر کتاب آسمانی در قلب او متلاطم است؟

تکلم کن، تا یحیی بن‌ذکریا متولد شود؛ با شباهتی بی‌همتا با جوادالائمه علیه‌السلام؛

 «یَا یَحیی خُذِ الکِتابَ بِقُوَّهٍ و آتَیناهُ الحُکمَ صَبِیاً».

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

 




      

آگاهیهای تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای " حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت" بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیه السلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد. و نیز گفتنی است، زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد. و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیه السلام چنین بر می آید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت. هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند. او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد. اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد. بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(1) افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است. اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود. از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.(2) ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :" لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد. مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند.(3) این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت " صبی" اطلاق می شده است.*

<** ادامه مطلب...


      

سوره مبارکه حمد عصاره معارف قرآن کریم را در بردارد و از این جهت این سوره را «ام الکتاب » و «فاتحة الکتاب» نامیدند‌.

سوره حمد که نخستین سوره قرآن قرار گرفته است به فاتحة الکتاب، سبع المثانی، سئوال، شفا، نور نیز مشهور است. در کلامی از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است: فضیلت سوره حمد مانند فضیلت حاملان عرش است، هر کس آن را قرائت کند، ثوابی مانند ثواب حاملان عرش به او داده می شود. ابن عباس از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده است که: سوره حمد دو سوم قرآن کریم است. 
آثار و برکات سوره 
 
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: سوره حمد بر هیچ دردی خوانده نشد مگر اینکه دردش آرام می گیرد. همچنین امام صادق (ع) فرمودند: هرکس که بیماری به او برسد و هفت بار سوره حمد را بر خود بخواند، آن بیماری و درد از او برطرف می شود و اگر چنین نشد آن را هفتاد بار بخواند و من ضمانت می کنم که عافیت می یابد. 
 
در روایات اسلامی ایجاد برکت از جمله برکات خواندن سوره حمد عنوان شده است و در کلامی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: هرکس، هنگامی که وارد خانه خود می شود، سوره حمد و توحید را قرائت نماید خداوند فقر را از خانه او دور کرده و برکت زندگی او را به حدّی زیاد می کند که به همسایگانش نیز می رسد. 
 
در آیات قرآن سوره حمد به عنوان یک موهبت بزرگ به پیامبر (ص) معرفى شد، و در برابر کل قرآن قرار گرفته است، آنجا که مى فرماید: «وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ »؛ ما به تو سوره حمد که هفت آیه است و دو بار نازل شده دادیم همچنین قرآن بزرگ بخشیدیم. هـمـچـنـین در حدیثى از امام صادق (ع ) مى خوانیم : "شیطان چهار بار فریاد کشید و ناله سرداد نـخـستین بار روزى بود که از درگاه خداوند رانده شد، سپس هنگامى بود که از بهشت به زمین تـنـزل یافت، سومین بار هنگام بعثت محمد(ص) بعد از فترت پیامبران بود و آخرین بار زمانى بود که سوره حمد نازل شد". 
 

ادامه مطلب...


      

 امام نهم

مقام:

 محمّد

نام:

 جواد، التقی

لقب:

 ابو جعفر

کنیه:

 علی

نام پدر:

 خیزران

نام مادر:

 10 رجب سال 195 ه ق

روز ولادت(ه ق):

 23 فروردین سال 190 ه ش

روز ولادت(ه ش):

 مدینه-عربستان سعودی

مکان ولادت:

 محمّد امین

سلاطین زمان تولّد:

 17 سال

مدت امامت(ه ق):

 25 سال

مدت عمر(ه ق):

 30 ذیقعده سال 220 ه ق

روز شهادت(ه ق):

 8 آذر سال 214 ه ش

روز شهادت(ه ش):

 معتصم

فرمانروایان زمان:

 معتصم

قاتل:

 کاظمین-عراق

محل دفن:

 4

فرزند پسر:

 7

فرزند دختر:




      
<      1   2   3      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام وب قشنگی داری خوشحال شدم که پیامت را دیدم