سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شبهایی که به نام شب قدر موسوم اند، شاهد برگزاری مراسم احیاء از سوی مساجد و حسینه و ... می باشیم که هر یک مقید به انجام مراسم دعا و نیایش از پاسی از شب تا هنگام سحر بوده و در این میان شب زنده داران عزیز نیز که به امید بهره معنوی بیشتر قدم به مراسم گزارده اند پا به پای آنان تا سحر بیدارند.

 


عبادت

یک س?ال، آیا حق مطلب در باب شب زنده داری در شب قدر ادا شده؟ افراد هنگام پایان مراسم آن لذت معنوی را چشیده اند و یا صرفا موظف به اتمام دعای جوشن کبیر و به سر گرفتن قرآن بوده و در این بین مرارت ها نیز تحمل نموده اند؟

چگونگی شکل گیری محافل

مس?لین و نمایندگان محافلی که به برگزاری احیاء در شبهای قدر می پردازند مطمئنا با تأسی از احادیث و روایات دست به اقدام چنین حرکت زیبایی زده اند از آن جمله: امام کاظم (علیه السلام ) فرموده است، هر کس شب قدر غسل کند و تا طلوع سپیده، شب‏زنده‏دارى کند، از گناهان خود بیرون مى‏رود.( روضة الواعظین/ ترجمه مهدوى دامغانى/ 556) 

و در روایت هست که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نمی گذاشتند در این شب کسی از خانواده اش بخوابد. محافلی که در این زمینه برگزار می شوند نیز در راستای همین هدف تشکیل شده اما نکته اینجاست که متأسفانه توجه به تشریع و دعاهای خاص و اهتمام به چارچوب و قواعد تعیین شده هدف اصلی از شب زنده داری را در انزوا قرار می دهد. ادامه مطلب...



برچسب ها : شب قدر  , 
      

چهار «زن» در میان تمام بانوان برجسته جهان، از آغاز تا انجام و در بین قهرمانان راستین تاریخ، به خاطر ویژگی های خاص خود در صدرند.(1) یکی از آن چهار زن، «خدیجه کبری» است. خدیجه ای که از آغاز بعثت و هنگامی که پیامبر اسلام صلی الله علیه واله مسئله وحی را برای او بازگو کرد، به وی صادقانه گروید و در راه این ایمان، تمامی دارایی و راحتی و رفاهش را بذل کرد و پیوسته تا واپسین دم زندگی و آخرین نفس نیز آن چه در امکان داشت، نثار پیامبر صلی الله علیه واله و گسترش اسلام کرد. ادامه مطلب...



برچسب ها : رمضان  ,  خدیجه  ,  ام المومنین  , 
      

امام کاظم علیه السلام فرمود:

رجب نهر فى الجنه اشد بیاضا من اللبن و احلى من العسل فمن صام یوما من رجب سقاه الله من ذلک النهر.

رجب نام نهرى است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏تر هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد خداوند از آن نهر به او مى‏نوشاند.

(من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 56، ح 2 _ وسائل الشیعه، ج 7، ص 350، ح 3)





برچسب ها : حدیث  ,  ماه رجب  ,  مذهبی  ,  امام کاظم  ,  روزه  , 
      

حرمت رشوه امری مسلم بین شیعه و سنی است، که امروزه افرادی برای رسیدن به اهداف نامیمونشان نام های متعددی بر آن نهادندتا عمل زشتشان را شرعی ومعقول جلوه دهند. با توجه به اهمیت و سابقه رشوه و هدیه، به طور مختصر آن را از دیدگاه حضرت علی(علیه السلام) مورد برسی قرار می دهیم.

رشوه

 

از معدود مسائلی که در نظام های سیاسی جوامع بشری طی قرون متمادی وجود داشته و تا کنون به همان صورت، خود را حفظ کرده و در جوامع امروزی نیز از کارایی بالائی برخوردار است؛ همین مسئله رشوه است. به عقیده امام علی(علیه السلام) رشوه موجب تباهی و گرایش به سوی باطل است و عامل آن نیز رهبران و کارگزاران سیاسی هستند چون نخبگان و نظام سیاسی اداری، حق مردم را ادا نکرده و مردم مجبور می شوند حق خود را با رشوه بگیرند. امام(علیه السلام) خطاب به امیران لشکر نوشت: «أَمَّا بَعْدُ، فإِنَّمَا أَهْلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ، وَأَخَذُوهُمْ بِالْبَاطِلِ فَاقْتَدَوْهُ» (1) ؛ اما بعد. آنان که پیش از شما بودند هلاک شدند، زیرا مردم را از حقشان محروم ‏نمودند تا آن را با دادن رشوه به دست آوردند. مردم را به راه باطل کشانیدند و مردم‏ هم از پى ایشان رفتند.

بدیهی است پس از مدتی که مردم حق خود را با رشوه گرفتند، یاد می گیرند که آنچه را که حق آنان نیست هم با رشوه به دست آورند. امام علی(علیه السلام) وقتی مشکل گروهی از دهقانان و بزرگان ایرانی را حل کرد ایرانیان به خاطر قدر دانی، چهل درهم نزد ایشان فرستادند، حضرت نپذیرفته و فرمود: ما مردمی هستیم که به خاطر انجام کار نیک، بها و وجهی دریافت نمی کنیم.

عموماً دادن رشوه یا هدیه به خاطر بدست آوردن امتیازی است که از پایمال کردن حقوق دیگران حاصل می شود. به نظر امام(علیه السلام) سزاوار نیست چنین افرادی در اداره کشور امور را به دست گیرند: " وَلاَ الْمُرْتَشِی فِی الْحُکْمِ فَیَذْهَبَ بِالْحُقُوقِ وَیَقِفَ بِهَا دُونَ المَقَاطِعِ"(2) و نه کسى، که ‏در داورى رشوه مى‏ستاند، تا رشوه گیرنده حقوق مردم را از میان برده و در بیان احکام‏ و حدود الهى توقف نماید.

آنچه مسلم است هدیه ای که برای شخص دارای مقام می برند اگر آن مقام و مسئولیت را نداشت و همانند مردم عادی بود، هیچ کس آن هدیه را برایش نمی برد. دریافت کننده هدیه بطور قطع باید در مواقع ضروری نظر آنها را تأمین کند اگرچه به پایمال کردن حقوق دیگران باشد، چرا که هدیه و میهمانی این هدف را تعقیب کرده و موجب گرایش فرد به آن سو می شود. به همین دلیل است که از دیدگاه حضرت علی(علیه السلام) در مجموع نظام سیاسی اداری کشور، دریافت هرگونه رشوه و هدیه ای با هر اسمی، ممنوع است.

فرد رشوه دهنده و رشوه گیرنده از سلامت معنوی خارج شده و اثرات منفی اکل رشوه برفرد گیرنده و یا خانواده او می گذارد.این رفتار آثار زیان باری بر سلامت جامعه و حکومت دارد و درستی و صداقت را در همه رده های حکومتی به چالش می کشاند و رفتار کاذب و دروغین را جایگزین صداقت و درستی می کند

چنانچه در قرآن کریم آمده است: " وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَریقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ"(3) و اموالتان را میان خودتان به ناروا مخورید، و [به عنوان رشوه قسمتى از] آن را به قضات مدهید تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخورید، در حالى که خودتان [هم خوب‏] مى‏دانید. مفسران معتقدند که کلمه "تدلوا بها" صراحت بر مسئله رشوه دارد لذا حرمت رشوه در این آیه مورد تأکید قرار می گیرد. روایات زیادی در زمینه حرمت رشوه از ائمه نقل شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «لَعنَ اللهُ الراشی وَالمُرتشی والماشی بینَهما»(4) لعنت خدا بر رشوه دهنده و رشوه گیرنده و واسطه بین آن دو.

اثرات مخرب رشوه

تردیدی نیست که رشوه یک عمل شیطانی است و نتیجه مخربی از حیث فردی، اجتماعی، حکومتی به همراه دارد.

فرد رشوه دهنده و رشوه گیرنده از سلامت معنوی خارج شده و اثرات منفی اکل رشوه بر فرد گیرنده و یا خانواده او می‌گذارد. این رفتار آثار زیان باری بر سلامت جامعه و حکومت دارد و درستی و صداقت را در همه رده های حکومتی به چالش می کشاند و رفتار کاذب و دروغین را جایگزین صداقت و درستی می کند.

بدین ترتیب جامعه و افراد جامعه هرگز طعم عدالت را نخواهند چشید و حق و حقیقت در چنین فرآیندی مفهومی نخواهد داشت. حقوق افراد اعاده نخواهد شد و همیشه حقوق مردم پایمال شده و صاحب حقی به حق خود نخواهد رسید. لذا کمترین شبه عقلایی به وجود نمی آید که اهل رشوه صلاحیت رهبری جامعه را ندارد بلکه حق صدارت در رده های حکومت دینی را نیز ندارد.

عموماً دادن رشوه یا هدیه به خاطر بدست آوردن امتیازی است که از پایمال کردن حقوق دیگران حاصل می شود. به نظر امام(علیه السلام) سزاوار نیست چنین افرادی در اداره کشور امور را به دست گیرند

داستان رشوه

یک شب اشعث بن قیس ظرفی پر از حلوا درون پارچه‌ای پیچید و برای امام علی(علیه السلام) برد. ایشان از قیس س?ال فرمود: این که آورده‌ای چیست؟ هدیه است؟ زکات است؟ صدقه است؟ ابن قیس گفت: چطور؟ حضرت فرمود: زکات و صدقه بر ما اهل بیت حرام است ابن قیس گفت: نه زکات است نه صدقه بلکه هدیه است. حضرت فرمود: مادرت به عزایت بنشیند آیا از طریق دین خدا نام رشوه را هدیه گذاشته‌ای تا مرا گول بزنی؟ آیا دیوانه شده‌ای؟ یا جنون گرفته‌ای یا هذیان می‌گویی.(5)

نتیجه:  

همیشه در سخنان معصومین علیهم السلام می توان به حقایقی دست یافت که موجب بیداری غافلان و هوشیاری مستان باشد همچون رشوه که نتیجه ای جز پایمال شدن "حق" به دنبال ندارد و این جرمی بس سنگین در نظام سیاسی امیرالم?منین است حال فرق نمی کند که نامش هدیه باشد یا رشوه یا شیرینی و ... .

 

پی نوشت ها:

1-نهج البلاغه،نامه 79

2-همان،خطبه 131

3-البقره،آیه188

4-سفینة البحار،ص523

5-شرح ابن ابی الحدید،ج11،ص245




      

انسان به هر زحمتی که شده، برای مدتی مهار زبان خود را به دست بگیرد و کاملا از خود مراقبت نماید تا به مرور زمان به راحتی از غیبت کردن پرهیز نماید و سعی کند که خوبی‌های مردم را ببیند و به دنبال معایب آن‌ها نباشد.

 کسی که می‌خواهد رفتار زشت یا گناهی را ترک کند آن وقت موفق خواهد بود که به پلیدی و زشتی عملی که انجام می‌دهد پی برده، از این که گرفتار چنین امری شده حقیقتا در رنج و عذاب و ناراحتی باشد. اگر انسانِ گرفتار، به چنین مرحله‌ای رسید اولین و مهم‌ترین گام را برای درمان برداشته است و بخشی از راه را پیموده است.

نکته بعدی این است که در درمان هر بیماری باید علل و عوامل به وجود آورنده آن را شناخت تا ضمن مبارزه با علّت، معلول را از میان برداشت و بیماری را ریشه کن نمود. مبارزه با معلول و نشانه‌های بیماری ممکن است برای مدت کوتاهی م?ثر باشد ولی در درازمدت مشکلی را حلّ نخواهد کرد.

هم‌چنین بعد از رسیدن به مرحله درد و رنج و شناخت ریشه‌های بیماری، شخص باید نسبت به راه درمان نیز شناخت کافی داشته باشد تا به بیراهه نرفته و عمر و انرژی و توان خود را بیهوده به هدر ندهد و دست آخر هم سرخورده نشود.

حرف آخر این که مهم‌ترین عاملى که در مبارزه با عوامل فساد و بیماری‌هاى معنوى و نفسانى م?ثر و کارساز است عنصر ایمان و ذکر است. اگر کسى به خداوند متعال و روز جزا واقعا ایمان داشته باشد کم‌تر مرتکب گناه کبیره به ویژه گناهانى مانند تهمت و غیبت مى‏شود. 

امام صادق(علیه‌السلام)مى‏فرماید:

«اگر سلامت خود را مى‏خواهى به یاد آفریدگار باش نه به یاد مخلوق و آفریده، تا یاد او براى تو مایه عبرت و مانع از غیبت باشد و به جاى گناه، ثواب نصیبت شود».[شرح‏مصباح‏الشریعة ص :  314]

امیر الم?منین(علیه‌السلام) نیز مى‏فرماید: ذکر خدا داروى بیمارى‌های دل‌هاست.[ «ذکر اللّه دواء أعلال النّفوس»: تصنیف غررالحکم،3619،ص188]

درمانی برای غیبت

برای درمان این صفت ناپسند اخلاقی از دو راه علم و عمل باید استفاده نمود:

الف- درمان علمی:

درمان علمی آن است که شخص غیبت کننده در پیامدهای دنیوی و اخروی این گناه- که قبلا ذکر شد - بیندیشد و آن‌ها را با آن چه از این گناه نصیبش می‌شود، مقایسه کند. با این مقایسه متوجه خواهد شد که او با این گناه از چشم مردم می‌افتد، بغض و کینه و دشمنی ایجاد می‌کند، به وحدت مسلمین لطمه می‌زند، اعمالش نیکش تباه، دینش فاسد و از ولایت خدا خارج می‌شود و ... هرگاه این پیامدها را با چند لحظه بدگویی و هوس‌رانی مقایسه کند، پی خواهد برد که با این عمل زشت چه اشتباه بزرگی مرتکب شده و چقدر آسان دین و دنیای خود را به تباهی کشانده است.

افراط در مزاح و شوخی مذموم و در اسلام از آن نهی شده است؛ زیرا باعث سبکی و کم وقاری و موجب سقوط هیبت و حصول خواری می‌گردد و دل را می‌میراند و از آخرت غفلت می‌آورد و بسا باشد که موجب عداوت و دشمنی دوستان یا آزردن و شرمنده کردن دیگران گردد

 

علاوه بر این، اگر دشمنى نیز داشته باشد با شخصى که از او غیبت مى‏کند، مقتضاى دشمنى نیز آن است که از او غیبت نکند؛ زیرا بر اساس احادیث اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، اعمال نیک غیبت کننده به نامه عمل کسى که از او غیبت شده و گناهان این به نامه اعمال آن منتقل مى‏شود. پس خواست دشمنى با او کند، با خود دشمنى کرده و بر خود صدمه زده است.

ب- درمان عملی:

آن است که انسان به هر زحمتی که شده، برای مدتی مهار زبان خود را به دست بگیرد و کاملا از خود مراقبت نماید تا به مرور زمان به راحتی از غیبت کردن پرهیز نماید و سعی کند که خوبی‌های مردم را ببیند و به دنبال معایب آن‌ها نباشد.

آورده‌اند که حضرت عیسی(علیه‌السلام) با عده‌ای از یارانش از جایی عبور می‌کردند که به لاشه سگی برخوردند. همراهان گفتند: چه مردار بدبویی! حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرمود: چه دندان‌های سفیدی دارد.

آن‌ها نقص مردار را دیدند و حضرت عیسی کمال آن را گوشزد کرد.

چقدر خوب است بیش از آن‌چه به عیب‌های دیگران توجه کنیم به دنبال کشف عیب‌های خود باشیم. کسى که به عیوب خود آگاه و معترف باشد هرگز درصدد عیب‌جویى دیگران برنمى‏آید. خودخواهى و خودپسندى است که انسان را مغرور ساخته و به کنکاش در عیوب مردم وامى‏دارد. آرى، انسانى که خود را سراپا عیب و نقص مى‏بیند شرم دارد از این که دیگران را به خاطر همان عیوب سرزنش کند. چنان که امیرم?منان علی (علیه‌السلام)  فرمود: 

«ای مردم! خوشا به حال کسی که مشغول بودن او به عیب خود، او را از عیب‌جویی دیگران باز دارد و خوشا به حال کسی که ملازم خانه خود گردد، دست‌رنج خویش را بخورد و به اطاعت پروردگارش مشغول باشد و بر خطاهای خویش بگرید. او به خویشتن مشغول و مردم از دستش راحت باشند» [ نهج البلاغه، خطبه 176]

سوء ظن

 

بدگمانی را ترک کنیم

طبق آیه شریفه سوره حجرات، غیبت ناشی از تجسّس در احوال مردم و آن نیز ناشی از بدگمانی به آن‌ها می‌باشد. بنابراین اگر انسان بتواند این حالت بدگمانی را از خود دور کند موفق شده است در خیلی از موارد خود را از کمند غیبت برهاند.

خداوند در قرآن کریم م?منان را از بدگمانی نهی کرده می‌فرماید:

«یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا اجْتَنِبُوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ إنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إثْمٌ...»49/12؛

اى کسانى که ایمان آورده‏اید از بسیارى از گمان‌ها بپرهیزید؛ چرا که بعضى از گمان‌ها گناه است.

رسول‌خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم)فرمود:

«إنّ اللّه حرّم من المسلم دمه و ماله و عرضه و أن یظنّ به ظنّ السّوء»؛[ بحار،ج72، ص201]

همانا خداوند خون و مال و آبروى مسلمان را محترم شمرده و سوء ظن به مسلمانان را تحریم فرموده است.

 مسخره کردن و استهزاء و اهانت

خداوند متعال می‌فرماید: «لا یسخر قوم من قوم عسى ان یکونوا خیرا منهم،49/11»؛ هیچ گروهى گروه دیگر را مسخره نکنند، شاید آن گروه از آن‌ها بهتر باشند.

پیغمبر اکرم (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله‌و‌سلّم)فرمود: «کسانى که مردم را مسخره و استهزاء مى‌کنند براى هر یک درى از بهشت را مى‌گشایند و مى‌گویند: بشتاب بشتاب! او با رنج و غم مى‌آید که داخل شود در را مى‌بندند، سپس درى دیگر را مى‌گشایند و به او مى‌گویند: بشتاب و زود بیا! و چون به نزدیک در مى‌رسد در را مى‌بندند و پیوسته بااو چنین مى‌کنند، تا در دیگر گشوده مى‌شود و چون مى‌گویند: بشتاب و تند بیا! دیگرنمى‌آید.»[ معراج السعاده، ص464]

انسان به هر زحمتی که شده، برای مدتی مهار زبان خود را به دست بگیرد و کاملا از خود مراقبت نماید تا به مرور زمان به راحتی از غیبت کردن پرهیز نماید و سعی کند که خوبی‌های مردم را ببیند و به دنبال معایب آن‌ها نباش

خواری در قیامت

مرحوم نراقی می‌نویسد: راه علاج آن این است که بداند استهزاء و مسخره کردن وى موجب خوارى خود او در قیامت در پیش‌گاه خداى تعالى و در نزد فرشتگان و پیامبران و همه مردم خواهد شد، پس اگر در حسرت و شرم و خجالت و خوارى خود در روزى که بار گناهان کسانى را که استهزاء کرده بر دوش دارد و به دوزخ رانده مى‌شود بیندیشد، به وحشت مى‌افتد و از خوار کردن دیگران باز مى‌ایستد و اگر حقیقت حال خود را در روزقیامت بداند در مى‌یابد که سزاوارتر این است که گاهى بر خود بخندد و زمانى بگرید؛ زیرا با استهزاء کردن کسى در نزد اراذل مردم خویشتن را در معرض آن قرار مى‌دهد که آن شخص در قیامت در برابر دیدگان مردم دست او را بگیرد و به ضرب تازیانه، چنان‌که چهارپایان را مى‌رانند، وى را به سوى آتش جهنم ببرد و او را استهزاء کند و از خوارى او و از اجازه الهى براى انتقام از وى شادمان باشد. پس هر که در این باره بیندیشد و دشمن جانخود نباشد، از استهزاء و مسخره کردن به کلى اجتناب خواهد نمود.

 بستری برای باز شدن غیبت

افراط در مزاح و شوخی مذموم و در اسلام از آن نهی شده است؛ زیرا باعث سبکی و کم وقاری و موجب سقوط هیبت و حصول خواری می‌گردد و دل را می‌میراند و از آخرت غفلت می‌آورد و بسا باشد که موجب عداوت و دشمنی دوستان یا آزردن و شرمنده کردن دیگران گردد.[ معراج السعاده، ص 464]

در ارتباط با همراهی با دوستان نیز اگر انسان از همان اول در انتخاب دوست دقت کند و افراد سالم، متدین و شایسته‌ای را برای دوستی و مصاحبت برگزیند، در جمع چنین دوستانی گناه و غیبت نخواهد بود. از سوی دیگر چگونه انسان عاقل به خاطر خشنودی مخلوق، خالق را از خود ناخشنود می‌کند.




      

امام علی علیه السلام در حدیثی زیبا در نهج‌البلاغه درباره بهشت فرموده‌اند:شخص‌ مخلّد در بهشت پیر نمی‌شود و ساکن‌ در آن‌ نیازمند و محتاج‌ نمی‌گردد.
 امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمودند: بهشت‌ دارای‌ درجات‌ مختلف‌ و متفاوتی‌ است‌ که‌ برخی‌ بر برخی‌ فضیلت‌ دارد، و دارای‌ منزل‌های‌ متفاوتی‌ است‌. نعیمش‌ أبداً منقطع‌ نمی‌شود، و ساکن‌ در آن‌ هیچگاه‌ کوچ‌ نمی‌کند،و شخص‌ مخلّد در آن‌ پیر نمی‌شود و ساکن‌ در آن‌ نیازمند و محتاج‌ نمی‌گردد.


متن حدیث:

دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلاَتٌ، وَ مَنَازِلُ مُتَفَاوِتَاتٌ. لاَ یَنْقَطِعُ نَعِیمُهَا، وَ لاَ یَظْعَنُ مُقِیمُهَا، وَ لاَ یَهْرَمُ خَالِدُهَا، وَ لاَ یَبْأَسُ سَاکِنهَا.


«نهج‎البلاغه،خطبه85»



      

ثروت

 علاقه به پول و دارایی بیشتر چه برای باز کردن گره ای از زندگی باشد چه برای رسیدن به آسایش بیشتر و یا به هر دلیل دیگر که باشد از علاقه مندی های پُرمشتری در هر زمان و مکان است.

برای پاسخ به این س?ال که جذابیتی به مراتب بیش از خود س?ال دارد پاسخ های گوناگونی داده شده و می شود. هر کس که سری در بازار و کار اقتصادی دارد بعد از شنیدن این پرسش بلافاصله دست به کار شده و راهکاری ارائه می دهد؛ راهکاری که به گمان خودش برترین نسخه برای پولدار شدن است که گاه از این نسخه ها بویی از اسلام و انسانیت به مشام نمی رسد.

وقتی این پرسش را به محضر نهج البلاغه برده و پاسخ را از صاحب آن یعنی امیرالم?منین علیه السلام جویا می شویم آن حضرت پنج اصل را به ما معرفی می کند؛ اصولی که با عملی کردن آنها فرد می تواند به وضع اقتصادی برتری دست پیدا کند. این اصول عبارتند از:

1. طلب رزق بیشتر از خداوند متعال

امیرالمومنین علیه السلام گستردگی در رزق را از خداوند متعال درخواست کرده و عرضه می دارد:

«اللَّهُمَّ انْشُرْ عَلَیْنَا غَیْثَک وَ بَرَکتَک وَ رِزْقَک وَ رَحْمَتَک » [1]

خداوندا، سفره باران و برکت و رزق و رحمتت را بر ما بگستران و ما را سیراب کن به بارانى سودمند و سیراب کننده و رویاننده گیاهان، که به سبب آن برویانى آنچه را از دست رفته و زنده کنى آنچه را مرده؛ باران با منفعتى که تشنگى زمین را برطرف کند و محصولى که از آن به دست مى آید فراوان باشد، بارانى که زمین هاى هموار را بدان سیراب کنى و وادى ها و رودخانه ها را جارى سازى و درختان را پر برگ و قیمت ها را ارزان نمایى که تو بر هر چیز توانایى.‏

2. توبه و دل کندن از گناه

یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در افزایش رزق و روزی، توبه و دل کندن از گناه است که امیرالمومنین علیه السلام با این مقدمه که برگرفته از قرآن کریم است به آن پرداخته و می فرماید:

« إِنَّ اللَّهَ یَبْتَلِی عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّیِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَکاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَیْرَاتِ لِیَتُوبَ تَائِبٌ ...»

خداوند بندگانش را به وقت اعمال بدشان به کمبود میوه‏ها و باز داشتن برکات و بستن در خیرات آزمایش مى‏کند تا توبه کننده توبه کند و گناهکار دل از گناه قطع نماید و پند گیرنده پند گیرد و خوددارى کننده از گناه خوددارى کند.

هر چند با محاسبات دنیایی محض، انفاق یعنی بخشیدن بخشی از دارایی خود به دیگران، باعث کم شدن آن ثروت و دارایی می شود؛ اما در فرهنگ دین که هستی را محدود به محسوسات نمی داند انفاق سبب افزایش ثروت و دارایی انسان معرفی شده است

این سخن به این معناست که خداوند متعال به بندگان گنهکارش کمک می کند تا به خود آیند و با توبه به دامان پُرمهر و رحمت الهی بازگردند که البته این رحمت به مانند لطف پزشکِ معالج، خالی از درد و زحمت برای بیمار نیست.[2]

آنگاه به نقش توبه و دل کندن از گناه در افزایش رزق و روزی اشاره کرده و می فرماید:

«قَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ الِاسْتِغْفَارَ سَبَباً لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ الْخَلْقِ»[3]

خداوند سبحان توبه را سبب فراوانى روزى و رحمت بر خلق قرار داد.

سپس امام علیه السلام این آیات را از قرآن کریم تلاوت فرمودند :

«اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکمْ مِدْراراً وَ یُمْدِدْکمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکمْ أَنْهاراً »[4]

از خداوند آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است. بعد از توبه شما، باران آسمان را فراوان بر شما ببارد و شما را به اموال و فرزندان مدد دهد و باغها و رودها برایتان برقرار سازد.

انفاق

 

3. انفاق

 

سومین عامل تاثیرگذار در افزایش رزق و روزی که در نهج البلاغه آمده است انفاق است. امیرالمومنین علیه السلام می فرماید:

«اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ » [5]

فرود آمدن روزى را با صدقه بخواهید.

هر چند با محاسبات دنیایی محض، انفاق یعنی بخشیدن بخشی از دارایی خود به دیگران، باعث کم شدن آن ثروت و دارایی می شود؛ اما در فرهنگ دین که هستی را محدود به محسوسات نمی داند انفاق سبب افزایش ثروت و دارایی انسان معرفی شده است. حقیقتی که به تجربه ثابت شده است و می توان آن را در زندگی اهل انفاق و بخشش هم به راحتی مشاهده کرد.

البته اگر کسی به این سخن ایمان داشته باشد آن را می پذیرد و بی آنکه پذیرش آن را موکول به اثبات بیرونی کند؛ تلاش می کند که آن را اعملی کند؛ اما اگر پذیرش آن برای کسی سخت بود یا خواست به قرار قلبی دست یابد پیشنهاد می شود یکی از این افرادِ اهل انفاق را پیدا کند و با او به گفتگو بنشیند و از او بپرسد آنچه روایت ادعا می کند.

4. پرداخت زکات

امیرالمومنین علیه السلام پرداخت را یکی از عوامل اصلی رزق معرفی کرده و می فرماید:

«فَرَضَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْک وَ الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً عَنِ الْکبْرِ وَ الزَّکاةَ تَسْبِیباً لِلرِّزْق‏» [6]

خداوند ایمان را جهت پاک شدن از شرک واجب نمود و نماز را براى منزّه شدن از کبر و زکات را موجب روزى.‏

این زکات هم می تواند زکات مستحب باشد که بین مردم به صدقه معروف است و هم می تواند زکات واجب باشد که این خود سه دسته است:

الف. زکاتی که به نُه (9) قلم از دارایی های انسان تعلق می گیرد. این نوع زکات به زکات مال معروف است و بحث گسترده آن در کتابهای فقهی و احکام موجود است.

ب. زکات فطر که به فطریه معروف است و همه مسلمانان با آن و احکامش آشنا هستند.

ج. بخشی از اموال دارایان امت اسلامی که باید به نداران مسلمان تقدیم شود. این بخش سوم از احکام متروک و آیاتش از آیات غریب قرآن کریم است. آیاتی مانند 24-25/ سوره معارج و 19/ ذاریات به این مهم اشاره دارند.[7]

خداوند ایمان را جهت پاک شدن از شرک واجب نمود و نماز را براى منزّه شدن از کبر و زکات را موجب روزى

5. همکاری با موفقان اقتصادی

یکی دیگر از دستورالعمل های اقتصادی برای افزایش ثروت و دارایی که در نهج البلاغه آمده است همکاری و مشارکت با کسانی است که در عرصه اقتصادی موفقند.

امیرالمومنین علیه السلام  می فرماید:

«شَارِکوا الَّذِی [الَّذِینَ‏] قَدْ أَقْبَلَ [عَلَیْهِمُ‏] عَلَیْهِ الرِّزْقُ فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَى وَ أَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ عَلَیْه»‏ [8]

با کسى [کسانی] که رزق به او [آنها] روى کرده شریک شوید؛ چرا که این شرکت به حصول توانگرى، سزاوارتر و به روى آوردن بهره، شایسته‏تر است‏.

در این کلام مهم، انگشت امام علیه السلام به سوی کسانی است که از یک سو استعداد الهی خود در عرصه اقتصاد را به کار گرفته اند و از سویی دیگر مواردی که دین رعایت آنها را در کسب دارایی لازم دانسته عملی ساخته اند؛ (مانند همین مواردی که در بالا به آنها اشاره شد) در نتیجه خداوند متعال توفیق مال بیشتر را به آنها داده است.

در عوض عده ای هم هستند که از چنین استعداد و قدرت تشخیصی کم بهره و حتی بی بهره اند؛ توصیه امام علی ع به این عده از افراد مشارکت و همکاری با آن کسانی است که توصیفشان گذشت.

در پایان این نوشتار تذکر این نکته لازم است:

آنچه بیان شد تمام سخن درباره این موضوع نبود ؛ بلکه پاسخی در محدوده نهج البلاغه بود نهج البلاغه ای که تنها بخشی از سخنان امام علی علیه السلام را در خود جای داده است. بی شک اگر برای پاسخ به سوال این نوشته، تمام روایات از تمام حضرات معصومین علیهم السلام را بررسی کنیم مطالب بیشتری نصیبمان خواهد شد.

 پی نوشت ها :

1. خطبه 143

2. این سخن می تواند برگرفته از آیه 94/ اعراف باشد که می فرماید: وَ مَا أَرْسَلْنَا فىِ قَرْیَةٍ مِّن نَّبىِ‏ٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ ؛ هیچ پیامبرى را در شهرى نفرستادیم مگر آنکه اهلش را [پس از تکذیب آن پیامبر] به تهیدستى و سختى و رنج و بیمارى دچار کردیم، باشد که [به پیشگاه ما] فروتنى و زارى کنند؛ یعنی توبه کرده و به راه حق بازگشت نمایند.

3. خطبه 143

4. 12-10/ نوح علیه السلام

5. حکمت 137

6. حکمت 252

7. بنابر تفسیر آیت الله جوادی آملی این آیات مربوط به زکات واجب معروف نیست؛ زیرا آن حکم در مدینه نازل شد و حال آنکه این آیات مکی هستند. تفسیر ایشان از آیات همان است که به شکل خلاصه در متن به آن اشاره شد.

8.حکمت 230




      

نماز و توسل

 

اهمیت نماز و برگزاری مراسم روضه و توسل به اهل بیت(ع) از اموری است که غالبا بزرگان حوزه در وصیت‌های خویش نسبت به آن تأکید نموده‌اند، وصیت‌نامه‌هایی که تجلی افکار بلندی است که عمری در راه فهم آیات و روایات صرف شده‌‌اند.

وصیت‌نامه حاوی جملاتی است که موصی نسبت به انجام آنها دغدغه دارد، به همین خاطر نشأت گرفته از افکار وی است و هرقدر که افکار بلندتر باشد وصیت بیشتر قابل استفاده و راهگشاست. علمای بزرگ اسلام که عمری را در راه هدایت جامعه صرف کرده‌اند در وصیت‌نامه‌های خویش نیز این امر را نادیده نگرفته و به امور روشنی بخشی اشاره نموده اند که یقینا ذکر آنها می‌تواند هدایت‌گر باشد.

آیت الله قاضی(ره)

وصیت نامه آیت الله قاضی(ره) سرشار از نکات مهم و تکان دهنده است که عمده آنها نماز است و توسل است.

نماز را بازارى نکنید، اوّل وقت بجا بیاورید و با خضوع و خشوں اگر نماز را تحفّظ کردید همه چیزتان محفوظ مى‏ماند. و تسبیحه صدّیقه کبرى سلام الله علیها، و آیة الکرسى در تعقیب نماز ترک نشودآن اهمّ واجبات است.

در مستحبّات ترک تعزیه‏دارى و زیارت حضرت سیّدالشّهداء مسامحه ننمائیدو روضه هفتگى ولو دو سه نفر باشد اسباب گشایش امور است. و اگر از اوّل عمر تا آخرش در خدمت آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما بجا بیاورید هرگز حقّ آن بزرگوار اداء نمى‏شود. و اگر هفتگى ممکن نشد دهه اوّل محرم ترک نشود.

دیگر آنکه اگر این حرفها آهن سرد کوبیدن است ولى بر بنده لازم است بگویم: اطاعت والدین، حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن، وترک خدعه و حیله، و تقدّم در سلام و نیکوئى کردن با هر برّ و فاجر مگر در جائى که خدا نهى کرده. اینها را که عرض کردم و امثال اینها را مواظبت نمائید.الله الله که دل هیچ کس را نرنجانید.

ایشان نیز ثلث ماترک خود را وقف کردند که تحت نظر اوصیا به مصرف عزاداری ایام تاسوعا و عاشورا برسد.

آیت الله سید احمد خوانساری(ره)

وصیت ایشان را که باز کردند، دیدند نوشته است: من از شش سالگى تا امروز، نود سال نماز خود را خوانده‏ام، اما به نظرم آمد که شاید عیب داشته باشد و قبول نکنند، نود سال دیگر نیز خودم دوباره خواندم که اگر آن را قبول نکنند، این را قبول کنند، باز نود سال دیگر نیز خواندم که اگر دومى را رد کردند، سومى را به من رحم کنند، باز شما این قالیچه را که فروختید، با پول آن براى من اجیر بگیرید که به نیابت از من نماز و روزه بجا بیاورد، شاید خدا نماز و روزه‏ام را بپذیرد.

آیت الله مرعشی نجفی(ره)

«سفارش می کنم به خواندن سوره یس بعد از نماز صبح هر روز یک مرتبه ، و نیز به خواندن سوره نبأ بعد از نماز ظهر ، و به خواندن سوره عصر بعد از نماز عصر و به خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب و به خواندن سوره الملک بعد از نماز عشاء و تأکید می کنم بر آنچه یادآور شدم ، زیرا من شخصآ روایت می کنم این روش را از استادان بزرگوار خود و بارها تجربه کرده ام».

آیت الله دستغیب(ره)

ایشان در وصیت‌نامه خود می‌نویسند: «وصیت میکنم فرزندان خود را به تقوی و سعی در اینکه واجبی از آنها فوت نشود و مرتکب حرامی نشوند و در هر حال خدا را حاضر بدانند دنیا را محل عبور و آخرت را محل قرار بدانند و این ضعیف را از دعا فراموش ننمایند».

آیت الله بهجت(ره)

فرزند ایشان می‌گوید: سفارش پدرم همیشه این بود که خدا می‌داند این توسلات برای انسان چه می‌کند. این توسل برای انسان یک ارتباط است. چه‌طور وقتی یک لامپ را به الکتریسیته متصل می‌کنیم، نور می‌دهد. ایشان در وصیت‌نامه خود ذکر کردند که بعد از من از ثلث مانده‌هایم، مجلس عزا و روضه سید‌الشهدا (ع) را اقامه کنید. ایشان می‌گفت اگر من در عمرم 50 سال مراسم گرفتم، کم است و بعد از من شما باز هم برایم مراسم روضه اباعبدلله (ع) را بگیرید. ایشان روی این مسائل خیلی توصیه و تأکید داشت.

 آیت الله فاضل لنکرانی(ره)

در قسمتی از وصیت‌نامه ایشان آمده است: «حسینیه که به عنوان دفتر اینجانب معروف است وقف شرعی برای مرحوم آیت‌الله والد (قدس سره) می‌باشد میل دارم روضه جمعه و دهه اول محرم و ایام فاطمیه در آنجا برگزار شود و چنانچه به علتی مانند سیل و زلزله و واقع شدن در مسیر خیابان و امثال آنها امکان نداشته باشد در محل دیگری برگزار نمایید...چنانچه فرزندان من بخواهند رضایت مرا در آن عالم از دست ندهند از هرگونه اختلاف بپرهیزند بالخصوص در امور مالی دنیوی بی ارزش که موجب از بین رفتن آبروی اینجانب و آبروی خودشان در میان مردم و جامعه می‌باشد و ضمنا معلوم باشد تمام اموالی که باینجانب ارتباط دارد هیچ کدام مال شخصی اینجانب نیست بلکه مربوط به سهمین می‌باشد و هیچ کدام از ورثه در این اموال حقی ندارند».

آیت الله مجتهدی(ره)

در متن وصیت‌نامه ایشان آمده است: «از طلاب مدرسه حلالیت می طلبم، آقایان مدرسین انشاءالله با جدیت تمام به درسها مشغول باشند و مقبره حقیر در خود مدرسه است. انشاءالله شب های سینه زنی چند نفر کنار قبر حقیر روضه بخوانند و طلب مغفرت نمایند».

 


 

منابع:

سایت اطلاع رسانی عقیق

فارس نیوز

پایگاه اطلاع رسانی شیعیان

موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

سایت استاد حسین انصاریان




      

آیت الله جوادی آملی
شناخت صحیح دنیا ما را در مواجه با آن یاری می کند.کسانی که نتوانند دنیا را به خوبی بشناسند و شیفته آن شوند برای همیشه خود را گرفتار غم و اندوه ساخته اند.

امیر المومنین علی علیه السلام آن بزرگ مرد همیشگی تاریخ که هرگز مجذوب زیبایی های دنیا نشد و دنیا را سه طلاقه نموده بود،درباره دنیا این گونه حکیمانه می فرمایند:

ان الله سبحانه قد جعل الدنیا لما بعدها ، و ابتلی فیها اهلها ، لیعلم ایهم احسن عملا ، و لسنا للدنیا خلقنا ، و لا بالسعی فیها امرنا.

همانا خدای سبحان دنیا را برای پس از آن آفریده و اهل دنیا را در آن می آزماید تا معلوم شود که چه کسی نیک کردارتر است ، ما برای دنیا آفریده نشده ایم و به کوشش در آن [برای به دست آوردن حطام دنیوی] مامور نگشته ایم.(1)

یکی از ویژگی های منحصر به فرد علمای شیعه بی اعتنایی آنان به دنیا و جاه و مقام آن است از این روست که آنان هم چون ارباب خویش سید الشهداء علیه السلام هرگز تسلیم حکام ظالم و فاسد نمی شوند حتی اگر به قیمت جانشان تمام شود چرا که دنیا را به خوبی شناخته اند.

علمای وارسته اگر هم پست و مقامی را قبول می نمایند تنها برای خدمت به دین است و هرگاه آن سمت ها را از آنان بگیرند آنان هرگز دلگیر و غمین نمی شوند.

امیر المومنین علی علیه السلام در کلامی دیگر این گونه می فرماید:

الدنیا لمن ترکها و الاخرة لمن طلبها.دنیا از آن کسی است که آن را رها کند و آخرت برای کسی است که آن را بجوید.(2)

مفسر بزگ قرآن کریم ، حضرت آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق21 خویش در تاریخ 21/10/91درباره دنیا این گونه می فرمایند :

وجود مبارک رسول گرامی صلی الله علیه و آله  فرمودند:

 دنیا یکسلسله زیبایی‌هایی هم دارد که اگر کسی به این زیبایی ها دل بسپارد باید برابرآن تلخی‌اش هم صبر کند. تمام این سِمت‌ها، پُست‌ها،فراز و فرودهایی که دردنیا هست این ها مشمول این بیان نورانی رسول گرامیعلیه و علی آله آلافالتحیّة و الثناء است.

بالأخره ما یک دوران جوانی داریم یک دوران پیری هم درپیش است؛آن پیری،غرامت دوران غنیمت جوانی است.

این ها که مسئولیّتی دارند ودورانی منسوب‌‌اند دورانی هم معزول اند،دورانی روی کارند دورانی هم از کاربرکنار. از بیانات بلند وجود مبارک رسول گرامیعلیه و علی آله آلاف التحیّة والثناء این است که فرمود:«فنعمت الـمُرضعة و بِئست الفاطمة» دنیا دو چهرهدارد دو روز است یک روز؛روز رضاع است یک روز، روز فِطام.

فرمود:این کودک کهمتولد شد بهترین و لذیذترین غذایی که کودک می‌نوشد و مصرف می‌کند همان شیرمادر است او از لباس خوب لذت نمی‌برد، از آهنگ خوب لذت نمی‌برد، از گل وریاحین و مناظر خوب لذت نمی‌بردبلکه بهترین لذتی که یک نوزاد می‌برد همان شیرمادر است .در این حال که مادر پستان را در دهن او می‌گذارد از همه لذایذ برایاین کودک گواراتر است در این حال مادر برای او مُرضعه و شیردهنده است. وقتیدوران شیرخوارگی‌اش سپری شد به فِطام می رسد.فطام یعنی آن حالتی که کودک رااز شیر باز می‌گیرند لذا در هنگام فِطام به این کودک خیلی سخت می‌گذرد.

 حضرت فرمود: آن لحظه‌ای که این کودک پستان را به دهن می‌گیرد برای او گواراترینلحظه است و وقتی که پستان را از کام او می‌گیرند این حالت،حالت فِطام است

. این حدیث در تحف‌العقول هست که دنیا دو روز بیش نیست: یک روز پستان پُست ومقام ،جاه و ریاست ،مال و جوانی و قدرت را در کام انسان می‌گذارد و انسانخیلی خوشحال است،یک روز هم این پستان را از دهن انسان می‌گیرد و انسان معزولمی‌شود و از کار برکنار می‌شود یا پیر می‌شود یا از کار افتاده می‌شود که اینحالت،حالت فطام است.

 اکنون که دنیا و پُست و مقام این دو حالت را دارد در آنحالت رضاع و شیر دادن که حالت نشاط انسان است انسان باید (تَزَوَّدُوافَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی) را عمل کند تا در دوران شیرخوارگیره‌توشه تهیه کند و اگر ـ ان‌شاءالله ـ لبن کامل نوشید بداند که وقتی به مقصدرسیده است در مقصد با مقصود چه بکند و از او چه طلب کند و اگر ـ خدای ناکردهـ روز فِطام زود رسید او دیگر نگران نباشد.

 


پی نوشت :

1-میزان الحکمه/ج4/ص68/ح5971

2-میزان الحکمه/ج4/ص75/ح6001

منابع:

1-پایگاه اطلاع رسانی بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء

2-میزان الحکمه/محمدی ری شهری/دارالحدیث/1387





برچسب ها : مفاخر شیعه  , 
      

نور عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام 
رگ رگم پیغام احمد می دهد 
سینه ام بوی محمد می دهد 
میلاد پیامبر اکرم و امام صادق (ع) تهنیت باد 

 
 

صادق که اساس دین ازاو شد معمور / بودند ملایک پی امرش مامور 
میلاد ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و نبی اکرم نور هدایت مبارک باد 


میلاد نبی اکرم بهانه خلقت و قرآن ناطق، امام صادق علیه السلام بر شما تبریک وتهنیت باد


ای ششم پیشوای اهل ولا
خلق را رهبری به دین هدی
پای تا سر خدانمایی تو
هم ز سر تا بپای صدق و صفا
ولادت امام جعفر صادق علیه السلام و نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) مبارک


دلم به یاد تو امشب لبالب از شور است
تو کیستی که حریمت چو کعبه مشهور است؟
میلاد نبی اکرم مبارک


ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتى نیست
در نظر قدر با کمال محمد
میلاد نور مبارک


حق چو دید آن نور مطلق در حضور/ آفرید از نور او صد بحر نور
آفرینش را جز او مقصود نیست/ پاک دامن تر زاو موجود نیست
میلاد نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) و امام صادق علیه السلام گرامی باد


رسول الله تودر خلوتِ وحدت خلیلی
بعدِ ذاتِ واحدِ مطلق به هستی بی‌بدیلی
بر گزینِ دست یزدان از میان نخبگانی
پیش هر صاحب نظر در صورت و معنا جمیلی
منبع اندیشة رود خروشان حیاتی
شهر علمی، کوهِ حلمی، قُلزم عقل عقیلی


ای چراغ دانشت گیتی فروز   ***   تا قیامت پیشتاز علم روز
آفرینش را کتاب ناطقی   ***   اهل بینش را امامِ صادقی
ولادت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک





برچسب ها : پیامک  , 
      
<      1   2   3   4   5   >>   >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام وب قشنگی داری خوشحال شدم که پیامت را دیدم