دقت کردین بعضی حرفها برای آدم خیلی سخت جا میافته، مثلا این که میگن قرآن 1400 سال پیش بدرد ما میخوره؟ مگه ممکنه بتونه به ما تو مشکلات قرن حاضر کمکی بکنه؟ واقعا مگه یک کتاب چقدر میتونه گنجایش مطلب داشته باشه که بتونه این همه سال حرف بزنه؟
اما ادعای بعضی ها اینکه این امر ممکنه و تا الانم محقق شده و برای حرفهاشون دلیل هم دارند.
این مطالب قسمتی از ادله اونهاست
1. انسان دنبال قانونی از سوی خداوند است تا به صراط مستقیم برسه و از گزند وسوسه های درونی و بیرونی در امان بماند. قرآن کتابی برای هدایت انسان به سوی رستگاری است تا بندهای جاهلیت کهنه شده و حتی مدرن را پاره کنه مثلا خداوند در آیاتش فرموده؛ «الم،ذَلِکَ الْکِتَابُ لَارَیبَ فِیهِ هُدَی لِلْمُتَقِینَ »(بقره/1-2)
2. انسان در تلاش برای پیدا کردن آگاهی های صحیح و پرمعناست؛ البته با استفاده از تجربیات بشری و تلاش های علمی، به خیلی از این آگاهی ها می تونه دست پیدا کنه؛ اما برای اطمینان به درستی یافته های خودش و آگاهی به آن چیزی که برای او دست نایافتنی است، نیاز به یک منبع اصیل و غنی بسیار محسوس داره، چنان که امام راحل( ره) میفرماید: «اگر قرآن نبود، درهای معرفت بر ما بسته بود.»
در بین کتاب های آسمانی و نوشته هایی در حد عقل بشر، قرآن مجید در این باره، جایگاه برتری دارد. تعریفی که قرآن از انسان دارد «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأرْضِ خَلِیفَةً »(بقره/30) و تعریفی که قرآن از خداوند ارائه کرده است «لَیسَ کَمِثْلِهِ شَیء » (شوری/11) و بیان صفات جمال و جلال خداوند و تعریفی که از نظام هستی و حیات و شعور همگانی موجودات ارائه داده «وَ إِنْ مِنْ شَیءٍ إلاّیسَبِّح بِحَمْدِهِ»(رعد/13) و تعریفی که از هماهنگی منظم همه کرات، افلاک، زمین و آسمان دارد «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاهَا وَ الْقَمَرِ إذَا تَلَاهَا وَ النَّهَارِ إذَا جَلاّهَا وَ اللَّیلِ إذَا یغْشَاهَا...»(شمس/ 9 -1) نیاز جامعه بشری را به این کتاب آسمانی ضروری ساخته است؛ چون بعضی از علوم به جز از طریق قرآن، برای بشر، قابل دست یابی نیست: «... و یعَلِّمُکُمْ مَا لَم تَکُونُوا تَعْلَمُون» (و آن چه را نمی دانستید به شما یاد می دهد...)(بقره/151)
بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است، بایستیم [و آن این [که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و برخی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد
از جمله این مطالب آگاهی درباره جهان بعد از مرگ است؛ چون هیچ کدام از افراد بشر، تجربه تکرار و رفت و آمد به آن را ندارند و فهم ما هیچ گونه سابقه ذهنی از آن ندارد؛ در حالی که در سوره «واقعه»، «صافات»، «مرسلات» و ... صحنه قیامت به تصویر کشیده شده است.
3. نقش مهم دیگه ایی که برای قرآن هست اینکه از سابقه تاریخ بشر، خبرهای راست و صحیحی را نقل کرده و سرگذشت پیامبران و محتوای پیام آنان را - بدون هیچ گونه تحریف - برای ما بیان کرده. و به همین خاطر، قرآن حتی بر پیروان تورات و انجیل، منّت شایان توجهی دارد که چهره پیامبران بنی اسرائیل را به درستی معرفی کرده و حضرت موسی، عیسی، زکریا و ... را آنطور که بوده اند - به دور از هر گونه تهمت و توهینی - شناسانده و نقشه دشمنان تحریفگر خود را رو کرده و بر مالا ساخته.
قرآن مجید در این باره می فرماید: «وَ إذْ قَالَ اللهُ یا عِیسَی ابْنِ مَریمْ أَ أنْتَ قُلْتَ لِلنَاسِ اَتَّخِذُونِی وَ أُمّی إِلَهَینِ مِنْ دُونِ اللهِ قَالَ سُبْحَانَکَ مَایکُونُ لَیسَ أَنْ أقُولَ مَا لَیسَ لِی بِحَقٍّ» (و هنگامی که خداوند گفت: ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید؟ گفت: منزّهی تو! مرا نشاید که چیزی را که حق نیست بگویم) (مائده/116)
انسان در تلاش برای پیدا کردن آگاهی های صحیح و پرمعناست؛ البته با استفاده از تجربیات بشری و تلاش های علمی، به خیلی از این آگاهی ها می تونه دست پیدا کنه؛ اما برای اطمینان به درستی یافته های خودش و آگاهی به آن چیزی که برای او دست نایافتنی است، نیاز به یک منبع اصیل و غنی بسیار محسوس داره، چنان که امام راحل ( ره) میفرماید: اگر قرآن نبود، درهای معرفت بر ما بسته بود
4. همچنین قرآن برای بشر نقش مهم دیگه ایی را ایفا میکند که در حد ظرفیت جهانی است و پیام های آن برای تمام صلح طلبان و حافظان حقوق بشر، کاربرد داره، تکیه بر نقاط مشترک پیروان ادیان آسمانی و پای بندی به اصول انسانی(عدالت گستری، امانت داری و...)، تلاش برای از بین بردنه هر گونه ناپاکی و اختلاف و مخالفت با حق و درستی و ... همگی نشانه هایی است که ظرفیت جهان شمولی قرآن را نشان میدهد.
آیات فراخوان قرآن، همچون تابلوی درخشنده ای، تمامی حق طلبان را به سوی محور وحدت و پاکی، به دور از هر گونه تعصب و خودخواهی دعوت کرده است:
«قُلْ یا اَهلَ الکِتَاب تَعَالَوْا إلَی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنَا وَ بَینَکُم اَلاّ نَعْبُدَ اِلاّ اللهَ وَ لَا نُشَرِکَ بِهِ شَیئاً وَ لَا یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً اَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللهِ» (بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است، بایستیم(و آن این ) که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و برخی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد.)(آل عمران/64)
خب این حرفهایی بود که من بنظرم میشه به اونها اطمینان کرد و با نگاه حق بین به اون نظر انداخت تا به نتیجه قابل قبولی رسید البته این نظر منه و قطعا کامل نیست و میشه خیلی بیشتر از این حرفها به اون پرداخت.